velayat
هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.

متعه حج چیست؟

اذهب الى الأسفل

متعه حج چیست؟ Empty متعه حج چیست؟

پست  Admin السبت أبريل 24, 2010 3:42 pm

[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذا الرابط]

و اين مدت فراغت بين دو احرام را متعة الحج مى گويند، كه عمر و پيروانش آن را حرام كرده اند اما امروز بسيارى از مسلمانان آن را انجام مى دهند.
Admin
Admin
Admin

تعداد پستها : 162
تاريخ التسجيل : 2010-02-25

https://velayat.forumfa.net

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

متعه حج چیست؟ Empty رد: متعه حج چیست؟

پست  Admin السبت أبريل 24, 2010 3:43 pm

نماز طواف از ديدگاه فقهاي شيعه و سني

از جمله واجبات عمره و حج در فقه شيعه ، نماز طواف است . طواف كننده بعد از اتمام عمره و طواف حج ، دو ركعت نمازا ـ مثل صبح ـ مي خواند و احوط آن است كه بعد از طواف بلافاصله نماز بخواند . ( 1 )

اما فقهاي اهل تسنن در مورد حكم نماز طواف دو نظريه مختلف داده اند :

الف ـ « شافعيها » و « حنبليها » نماز طواف را از مستحبات طواف مي دانند . ( 2 )

بنابراين نه تنها واجبي به نام نماز طواف را در حج قبول ندراند ،
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ امام خميني ( ره ) ، مناسك حج ، قم ، پاسدار اسلام ، ص 149 .

2 ـ عبدالرحمن الجزيري ، الفقه علي مذاهب الاربعة ، بيروت ، دارالفكر ، ج1 ، ص 658 ـ 657 .

84


بلكه استحباب آن را در ضمن طواف مي دانند و لذا مي گويند : از جمله مستحبات طواف ، خواندن دو ركعت نماز است .

شافعيها معتقدند كه آن دو ركعت نماز هم لازم نيست حتماً به نيت نماز طواف باشد بلكه هر نمازي اگرچه نماز واجب ( مثلاً نماز صبح ) يا نماز نافله باشد ، كافي است . ولي در هر حال مستحب است بلافاصله بعد از طواف بخواند . ( 1 )

« ابن رشد » مي گويد : فقها اجماع دارند بر اينكه : از مستحبات طواف است كه بعد از آن ، دو ركعت نماز خوانده شود و در اين باره استناد كرده اند به عمل رسول خدا كه دور كعبه طواف ( هفت شوط ) كرد و در پشت مقام ابراهيم دو ركعت نماز خواند و فرمود : حج خود را از من ياد بگيريد . ( 2 )

ب ـ « مالكيه » و « حنفيه » خواندن دو ركعت نماز ، بعد از طواف را از واجبات طواف مي دانند . « مالكيه » تصريح مي نمايند كه : نماز طواف جزئي از « طواف » است و لذا فتوا داده اند كه اگر وضو يا غسل كسي بعد از طواف و قبل از نماز آن ، باطل شود بايد بعد از گرفتن وضو يا انجام غسل ، دوباره طواف كند و بلافاصله نماز طواف را بخواند تا بين اين دو ، فاصله ايجاد نشود .

از آنچه گفته شد معلوم مي شود كه در اصل وجوب نماز طواف ، بين فقهاي اهل سنت اختلاف نظر هست . از فتاواي برخي از فقهاي فعلي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ الجزيري ، همان كتاب ، ص 656 .

2 ـ بداية المجتهد ، بيروت ، دارالوفاء ، ج1 ، ص 341 .

85


عربستان برمي آيد كه آنان در اين مسأله تابع فقه حنبلي و شافعي هستند و لذا فتوا به استحباب نماز طواف داده اند و گفته اند : اگر نماز طواف را فراموش نمود اشكال ندارد زيرا كه سنت است و واجب نيست . ( 1 )

دلائل وجوب نماز طواف در فقه شيعه

روايات فراواني از پيشوايان ما رسيده است كه به روشني ، وجوب نماز طواف را نشان مي دهد . و در برخي از آنها به آيه شريفه ( وَاتَّخِذُواْ مِن مَّقَامِ إِبْرَ هِيمَ مُصَلًّي ) ( 2 ) استناد شده است . اينك به عنوان نمونه ترجمه سه حديث را در اينجا مي آوريم :

1 ـ امام صادق ( ع ) فرمود : « وقتي كه از طواف فارغ شدي به مقام ابراهيم برو ، آن را رو به روي خود قرار داده و دو ركعت نماز بخوان . . . و اين دو ركعت واجب است . . . » ( 3 )

2 ـ همچنين امام صادق ( ع ) فرمود : « خواندن دو ركعت نماز طواف عمره و طواف حج و طواف نساء نزد مقام ابراهيم واجب است » . ( 4 )

3 ـ باز امام ششم فرمود : « طواف كننده ، بايد نماز طواف را پشت مقام ابراهيم بخواند ، زيرا خداوند فرموده است : « مقام ابراهيم را نمازگاه خويش قرار دهيد » ( 5 ) و اگر نماز طواف را در جاي ديگر خواندي بايد آن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بن باز ، الفتاوي المهمة ، ص 41 .

2 ـ بقره : 125 .

3 ـ جامع احاديث الشيعة ، ج11 ، ص 375 ، از باب 53 ؛ فيض كاشاني ، الوافي ، مكتبة اميرالمؤمنين ، اصفهان ، ج 13 ، ص 905 .

4 ـ جامع احاديث الشيعة ، ج 11 ، ص 379 .

5 ـ بقره : 125 .

86


را دوباره در پشت مقام بخواني . ( 1 )

محل نماز طواف

نماز طواف در كدام نقطه از مسجد الحرام خوانده شود ؟

فقهاي شيعه كه قائل به وجوب آن هستند ، گفته اند : واجب است اين نماز نزد مقام ابراهيم خوانده شود و احتياط واجب آن است كه آن را پشت مقام ابراهيم به جا آورد به طوري كه « سنگي » كه « مقام » است بين او و خانه كعبه واقع شود ، و بهتر آن است كه هر چه ممكن باشد نزديكتر بايستد ، البته نه به طوري كه مزاحمت براي سايرين ايجاد كند ( 2 ) ليكن فقهاي اهل سنت ، چه آنان كه نماز طواف را واجب مي دانند و چه آنان كه مستحب مي دانند ، خواندن آن را پشت مقام ابراهيم ، افضل و مستحب مي دانند نه واجب ، و مي گويند : اگر نزد مقام ممكن نشد در « حجر اسماعيل » زير ناودان ، و اگر در حجر هم ممكن نبود در جايي نزديك كعبه بخواند ( 3 ) برخي از فقهاي معاصر عربستان سعودي نيز عيناً همين گونه فتوا داده اند . ( 4 )

اگر در موسم حج ديده مي شود كه برخي از مسلمانان غير شيعي نيز پشت مقام ابراهيم نماز طواف مي خوانند ، از اين جهت است كه فقهاي آنان خواندن اين نماز را در پشت مقام افضل مي دانند و آنان كه توجه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بقره : 125 .

2 ـ امام خميني ( ره ) ، مناسك حج ، قم ، پاسدار اسلام ، ص 147 .

3 ـ عبدالرحمن الجزيري ، الفقه علي المذاهب الاربعة ، بيروت ، دارالفكر ، ج1 ، ص 658 .

4 ـ بن باز ، الفتاوي المهمة ، رياض ، ص 41 ـ 40 .

87


دارند ، به اين استحباب عمل مي نمايند .

گاهي در موسم حج مشاهده مي شود كه تجمع نمازگزاران پشت مقام ابراهيم براي طواف كنندگان ايجاد مزاحمت مي نمايد و احياناً با اعتراض آنان روبه رو مي شود . بايد توجه داشت كه اين موضوع نيز ريشه در فتواي فقهاي آنان دارد كه يا نماز طواف را واجب نمي دانند ، يا اگر واجب هم بدانند خواندن آن را در پشت مقام واجب نمي دانند ، ولي به اين نكته نيز بايد توجه نمود كه اگرچه فقهاي شيعه طبق حكم قرآن و روايات ، خواندن نماز طواف در پشت مقام را واجب مي دانند ليكن فرموده اند : « اگر كسي به واسطه زيادي جمعيت نتوانست پشت مقام بايستد به طوري كه گفته شود نزد مقام نماز مي خواند به واسطه دوري زياد ، در يكي از دو جانب به جا آورد ، در جايي كه گفته شود نزد مقام نماز مي خواند » . ( 1 )

در اين مورد كه بايد نماز طواف را پشت مقام ابراهيم خواند ، علاوه بر رواياتي كه نقل شد ، ترجمه دو روايت را نيز در ذيل مي آوريم :

1 ـ امام رضا ( ع ) فرمود : « جايز نيست كسي نماز طواف را جز پشت مقام ـ همين جايي كه امروز هست ـ بخواند » . ( 2 )

2 ـ امام صادق فرمود : « بعد از هر طواف به دور كعبه ( طواف عمره ، طواف حج ، طواف نساء ) بايد دو ركعت نماز نزد مقام ابراهيم بخواند » . ( 3 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ امام خميني ( ره ) ، مناسك حج ، قم ، پاسدار اسلام ، ص 150 .

2 ـ جامع احاديث الشيعه ، ج 11 ، ص 276 .

3 ـ بقره : 125 .

[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذا الرابط]
Admin
Admin
Admin

تعداد پستها : 162
تاريخ التسجيل : 2010-02-25

https://velayat.forumfa.net

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

متعه حج چیست؟ Empty رد: متعه حج چیست؟

پست  Admin السبت أبريل 24, 2010 3:47 pm

[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذا الرابط]

بحث روايتي ديگر(در باره حج تمتع و نقد و بررسي تحريم آن بعد از رسول الله(ص)

رواياتي چند از طرق اهل سنت در باره حج تمتع

در الدر المنثور است که بخاري، و بيهقي از ابن عباس روايت کرده اند که در پاسخ شخصي که از وي از متعه حج سؤال کرده بود، گفته: مهاجرين و انصار و همسران رسولخدا درحجة الوداع احرام بستند، ما نيز احرام بستيم، چون به مکه رسيديم رسولخدا ص فرمود: نيت احرام حج را به عمره برگردانيد، مگر کساني که با خود قرباني آورده، و به اين علامت لنگه کفشي به گردن آن حيوان انداخته باشند که چنين افرادي بايد به همان نيت حج باقي مانده، بقيه نيت عمره کنند، و چون خانه خدا را طواف و در صفا و مروه سعي کرديم،عمل عمره ما تمام شد، و از احرام در آمديم، و با زنان در آميختيم، و لباس پوشيديم.

و در باره کساني که با خود قرباني آورده، آن را نشان کرده بودند، فرمود: اينگونه افرادنبايد از احرام درآيند، بلکه همچنان در احرام حج باشند، تا قربانيشان به جاي خود برسد(يعني در منا ذبح شود)آنگاه در شب ترويه به ما که از احرام در آمده بوديم، دستور فرمود: به نيت حج احرام ببنديم، ما نيز چنين کرديم، تا از اعمال و مناسک حج در عرفات و مشعر و منا فارغ شديم.

و آنگاه در روز عيد به مکه آمديم، و خانه خدا را طواف و بين صفا و مروه سعي کرديم، و در اينجا همه اعمال حج ما پايان يافت، تنها مساله قرباني باقي ماند، که مي بايست به حکم"فما استيسر من الهدي، فمن لم يجد فصيام ثلثة ايام في الحج و سبعة اذا رجعتم"يا قرباني کنيم، (که البته در اين قرباني گوسفند هم کفايت مي کند)، و يا به جاي آن روزه بگيريم،سه روز در حج، و هفت روز بعد از مراجعت به وطن.

در نتيجه آن سال هر دو عمل عمره و حج را در يک سال انجام داديم، و اين سابقه نداشت، دستوري بود که خدا در کتابش نازل فرمود و سنت رسولخدا ص بر آن جاري شد، تا مسلمانان خارج مکه که از راه دور مي آيند بتوانند قبل از رفتن به عرفات از احرام درآيند، و آنچه در احرام برايشان حرام بود حلال شود و اينکه گفتيم(مسلمانان خارج مکه)،دليلش اين کلام خدا است که مي فرمايد: "ذلک لمن لم يکن اهله حاضري المسجد الحرام"، وماههاي حج که خداي تعالي آنها را ماه ج خوانده شوال، و ذي القعده، و ذي الحجه است، پس هر ی خدا ای رازدار بندگان شرمگینت در اين ماهها حج تمتع کند، بايد يا خوني بريزد، و يا روزه بگيرد، و رفث به معناي جماع، و فسوق به معناي معاصي، و جدال به معناي ستيزگي در گفتار است. (32) و نيز در الدر المنثور است که بخاري و مسلم از ابن عمر روايت کرده که گفت: رسول خدا ص در حجة الوداع حج تمتع آورد به اين صورت که اول عمره را آورد، وسپس احرام حج بست و از آغاز که در مسجد ذو الحليفه(واقع در محل شجره)احرام مي بست قرباني هم معين کرد، و قربانيش را با خود سوق داد، و قبل از هر ی خدا ای رازدار بندگان شرمگینت رسولخدا ص به نيت عمره احرام بست، مردم هم به متابعت وي نيت تمتع کرده، اول به عمره و سپس به حج احرام بستند.

ولي از آنجائي که مردم دو دسته بودند، بعضي با خود قرباني آورده بودند، و بعضي نياورده بودند، لذا همينکه رسولخدا ص وارد مکه شد، به مردم فرمود: هر ی خدا ای رازدار بندگان شرمگینت باخود قرباني آورده از احرام در نيايد، و هيچ يک از محرماتي که بر او حرام بود حلال نمي شود،مگر بعد از آنکه از عمل حج فارغ شود، و کساني که قرباني نياورده اند طواف و سعي انجام دهند، و سپس تقصير کنند، و از احرام درآيند، و آنگاه(قبل از رفتن به عرفات)در مکه احرام حج ببندند و اگر از اين دسته کساني باشند که دسترسي به قرباني ندارند، بايد سه روز در سفرو هفت روز در وطن روزه بگيرند. (33) و باز در الدر المنثور است که حاکم(وي حديث را صحيح دانسته)، از طريق مجاهد، وعطا از جابر روايت کرده که گفت: در بين مردم بگومگو زياد شد، (گويا منظور بگومگوي درباره حج بوده)تا آنکه بيش از چند روز به تمام شدن اعمال حج نماند، که دستور يافتيم ازاحرام درآئيم از در تعجب به يکديگر مي گفتيم: چطور ممکن است شخصي که براي عبادت به حج آمده احرام ببندد، در حالي که يک ساعت قبلش مني از عورتش مي چکيده؟ اين اعتراض به گوش رسول خدا ص رسيد لا جرم به خطبه ايستاد و فرمود: هان اي مردم آيامي خواهيد به خداي تعالي چيز ياد بدهيد، بخدا سوگند علم من از همه شما به خدا بيشتر است،و بيشتر از شما از او پروا دارم، من اگر جلوتر مي فهميدم آنچه را که بعدا فهميدم هرگز قرباني باخود سوق نمي دادم، و مثل همه مردم از احرام در مي آمدم، بنا بر اين هر ی خدا ای رازدار بندگان شرمگینت که براي عمل حج باخود قرباني نياورده سه روز در حج و هفت روز در مراجعت به خانه اش روزه بگيرد، و هر ی خدا ای رازدار بندگان شرمگینت توانست در همينجا قرباني تهيه کند آنرا ذبح کند، و ما به ناچار يک شتر را به نيت هفت نفرقرباني مي کرديم چون قرباني يافت نمي شد.

عطا اضافه کرده که ابن عباس هم گفته که چون قرباني يافت نمي شد رسول خدا گوسفندان خود را ميان اصحابش تقسيم کرد و به سعد بن ابي وقاص يک تيس(نر بز)رسيد که به نيت خودش به تنهائي سر بريد. (34) و نيز در الدر المنثور است که ابن ابي شيبه، و بخاري و مسلم از عمران بن حصين روايت کرده که گفت: آيه متعه در کتاب خدا نازل شد، و ما در عهد رسولخدا ص و باآن جناب به سفر حج رفتيم، و حج را به صورت متعه يعني تمتع آورديم، و بعد از آنهم هيچ آيه ديگري که حج تمتع را نسخ کند نازل نشد، و رسولخدا ص هم تا زنده بود از آن نهي نکرد، تنها و تنها مردي از صحابه به راي خود آن را قدغن نمود، و هر چه خواست گفت. (35) مؤلف: اين روايت به الفاظ و عباراتي ديگر که معناي همه آنها قريب به همان روايت در الدر المنثور است نيز نقل شده.

و در صحيح مسلم و مسند احمد و سنن نسائي از مطرف روايت آمده که گفت:

عمران بن حصين در مرضي که به آن مرض از دنيا رفت نزد من فرستاد، و مرا احضار کرد وگفت يکي از کساني که من محدثش بودم، و برايش حديث مي کردم تو بودي، و به اين اميدبرايت حديث مي گفتم که بعد از من سودي به حالت داشته باشد، اگر من زنده ماندم احاديث مرا به من نسبت مده، و خلاصه نگو فلاني چنين گفت، و اگر از دنيا رفتم مستقيما به من نسبت بده براي اينکه ديگر خطري برايم نيست و بدانکه رسول خدا ص بين حج و عمره را جمع کرد، (يعني حج تمتع آورد)، و بعد از آن آيه اي ديگر در نسخ اين حکم نازل نشد وخودش هم از آن نهي نفرمود تنها يک مرد عادي از پيش خود هر چه خواست گفت. (36) و نيز در صحيح ترمذي و کتاب زاد المعاد تاليف ابن قيم روايت شده که شخصي ازعبد الله پسر عمر از حج تمتع پرسش نمود عبد الله پسر عمر گفت: اين عمل عملي است حلال،پرسيد: آخر پدرت از آن نهي کرده، گفت: در اين مساله که پدرم نهي کرده، اما رسول خداص آن را بجاي آورده، آيا بايد امر رسول خدا ص را پيروي کنيم، يا امر و فرمان پدرم را؟سائل در پاسخ گفت: البته امر رسول خدا متبع است، عبد الله بن عمرگفت: اگر امر رسولخدا ص متبع است پس بدان که رسولخدا ص خودش اين عمل را بجاي آورد. (37) و صحيح ترمذي، و سنن نسائي، و سنن بيهقي، و موطا مالک، و کتاب الام شافعي، همگي از محمد بن عبد الله روايت آورده اند که گفت در سالي که معاويه حج بجاي آورد ازسعد بن ابي وقاص، و از ضحاک بن قيس شنيدم: که با يکديگر در باره حج تمتع بحث مي کردند، ضحاک مي گفت: تنها کساني که اين عمل را انجام مي دهند که سبت به امر خداجاهلند، سعد در جوابش مي گفت: بسيار حرف زشتي زدي، اي برادرزاده، ضحاک گفت:

آخر عمر از اين عمل نهي کرد، سعد گفت: آخر رسول خدا ص اين عمل را بجاي آورد، و همه ما با آن جناب بجا آورديم. (38) و در الدر المنثور است که بخاري، و مسلم، و نسائي از ابي موسي روايت آورده اند که گفت: در بطحا خدمت رسولخدا ص رسيده، عرضه داشتم: در حال احرام نيت کردم: احرام مي بندم به آنچه رسول خدا ص احرام بسته، فرمود: آيا با خودقرباني آورده اي؟عرضه داشتم نه، فرمود پس برو در خانه طواف کن، و سعي بين صفا و مروه بجاي آر، و سپس تقصير کن، و از احرام درآي، من طواف و سعي کردم و سپس به خيمه زني ازبستگانم رفتم، او سر مرا اصلاح کرد، و شستشو داد.

و من در زمان ابي بکر و همچنين در عهد خلافت عمر به حج تمتع فتوا مي دادم تا آنکه در عهد عمر سالي در موسم حج مشغول مناسک حج بودم، که مردي برايم خبر آورد: چه نشسته اي که امير المؤمنين(عمر)در باره مناسک حج فتوائي تازه داده، من بانگ برداشتم که اي مردم هر ی خدا ای رازدار بندگان شرمگینت از ما فتوائي گرفته تکليفش دشوار شده، چون امير المؤمنين دارد مي آيد و حکم هر مساله را از او بگيريد، و به او اقتدا کنيد، پس همينکه عمر وارد شد، از او پرسيدم: چه چيزتازه اي در باره مناسک حج گفته اي؟گفت.اينکه به کتاب خدا تمسک کنيم که مي فرمايد:

(و اتموا الحج و العمرة لله، حج و عمره را براي خدا تمام کنيد)و نيز به سنت پيامبران تمسک کنيم که فرموده محرم نبايد از احرام در آيد تا آنکه قرباني خود را ذبح کند. (39) و نيز در الدر المنثور است که مسلم از ابي نضره روايت کرده که گفت: ابن عباس همواره به مردم دستور مي داد حج تمتع کنند، و عبد الله بن زبير همواره از آن نهي مي کرد، اين اختلاف نظر به جابر بن عبد الله گفته شد، در پاسخ گفت: احاديث به دست من در بين مردم داير و شايع شده، ما با رسول خدا ص حج تمتع مي کرديم، همينکه عمر به خلافت رسيد گفت: خدا از هر چه مي خواست براي پيغمبرش حلال مي کرد، و ملاک کار ما قرآن است، که هر آيه اش در جائي که بايد نازل شود نازل شده، و قرآن فرموده: "فاتموا الحج و العمرة لله"بنا بر اين همانطور که قرآن دستور داده عمل کنيد، و حج خود را از عمره جدا سازيد،يعني در يک سال هر دو را انجام ندهيد، چون اگر اين کار را که مي گويم بکنيد حج شماتمام تر و عمره تان هم تمام تر مي شود. (40) و در مسند احمد از ابي موسي روايت شده که گفت: اين عمل يعني حج تمتع سنت رسولخدا ص است، ولي من مي ترسم مردم بين عمره و حج در زير درختان اراک با زنان خود همخوابگي کنند و آنان را با خود برداشته به حج بروند. (41) و در جمع الجوامع سيوطي از سعيد بن مسيب روايت آمده که گفت: عمر بن خطاب ازحج تمتع در ماههاي حج نهي کرد، و گفت: هر چند خود من آنرا با رسولخدا ص انجام دادم، و ليکن از آن نهي مي کنم، چون اين عمل باعث مي شود يک فرد مسلمان که ازافقي از آفاق به قصد زيارت حرکت مي کند، و خسته و غبارآلود وارد مکه مي شود، اين خستگي و اين غبارآلودگيش و آن تلبيه گفتنش تنها مخصوص عمره اش باشد، بعد از عمره از احرام درآيد، و لباس بپوشد، و خود را خوشبو کند، و با همسرش اگر با خود آورده باشد همخوابگي کند،و همچنان به عيش و لذت بپردازد، تا روز هشتم ذي الحجه، آن وقت به نيت حج احرام ببندد، وبطرف منا(و عرفات)برود، و تلبيه بگويد، در حالي که نه غبارآلود باشد و نه خسته و کوفته، وتلبيه اش هم بيش از يک روز نباشد، در حالي که حج افضل از عمره است.

علاوه اگر ما از حج تمتع جلوگيري نکنيم مردم در زير همين درختان اراک با زنان خوددست به گريبان مي شوند، و اين عمل در انظار مردمي که نه دامداري دارند و نه کشت و زرع،مردمي که در نهايت فقر بسر مي برند و بهار زندگيشان همين ايامي است که حاجيان به مکه مي آيند خوشايند نيست. (42) و در سنن بيهقي از مسلم از ابي نضرة از جابر روايت شده که گفت: به او گفتم:

عبد الله بن زبير از حج تمتع نهي مي کند، و عبد الله بن عباس به آن امر مي کند، تکليف چيست؟کدام درست مي گويند؟گفت: احاديث به دست من در بين مردم منتشر مي شود، خلاصه متخصص اين فن منم، و من و همه مسلمانان در عهد رسول خدا ص و عهدابي بکر حج تمتع مي کرديم، تا آنکه عمر به خلافت رسيد، وي به خطبه ايستاد و گفت: رسول خدا ص همين رسول و قرآن همين قرآن است، و در عهد رسول خدا ص دو تا متعه حلال بود، ولي من از اين دو عمل نهي مي کنم، و مرتکبش را عقاب هم مي نمايم، يکي متعه زنان است که اگر به مردي دست پيدا کنم که زني را براي مدتي همسرخود کرده باشد، او را سنگسار مي کنم، و زنده زنده در زير سنگريزه ها دفن مي سازم، وديگري متعه حج. (43)

و در سنن نسائي از ابن عباس روايت شده که گفت: از عمر شنيدم مي گفت: به خداسوگند من شما را از متعه نهي مي کنم، هر چند که در کتاب خدا هم آمده است، و رسول خداص هم آن را انجام داده، و منظور عمر در اينجا متعه حج بود. (44) و در الدر المنثور است که مسلم از عبد الله بن شقيق روايت کرده که گفت: عثمان ازمتعه نهي مي کرد، و علي به آن امر مي فرمود: پس روزي عثمان به علي در اين باره اعتراض کرد، علي ع فرمود: تو خود مي داني که با رسول خدا ص حج تمتع کرديم، عثمان گفت: بله مي دانم، و ليکن آن روز از رسولخدا ص مي ترسيديم ونمي توانستيم مخالفت کنيم. (45) و نيز در الدر المنثور است که ابن ابي شيبه و مسلم از ابي ذر روايت کرده که گفت: متعه در حج مخصوص اصحاب رسولخدا ص بوده.

و باز در الدر المنثور مي گويد: مسلم از ابي ذر روايت کرده که گفت: متعه عملي است که تنها ما مي توانيم آن را انجام دهيم، هم متعه زنان و هم متعه حج. (46) مؤلف: از اينگونه روايات بسيار زياد است، ولي ما به آن مقدار که در غرض ما دخالت دارد اکتفا کرديم، و غرض ما بحث تفسيري پيرامون نهي از متعه در حج است، چون در باره اين نهي از دو نظر مي شود بحث کرد، يکي اينکه نهي کننده(يعني عمر)حق داشته که چنين نهيي بکند، يا نداشته؟و اگر نداشته آيا معذور بوده يا نه، و اين بحث از غرض ما و از مسؤوليت اين کتاب خارج است.

نظر دوم اين است که روايات نامبرده احيانا به آيات کتاب و ظاهر سنت استدلال کرده مي خواهيم بدانيم اين استدلالها صحيح است يا نه؟و اين در مسؤوليت اين کتاب و سنخه بحث ما در اين کتاب است.
Admin
Admin
Admin

تعداد پستها : 162
تاريخ التسجيل : 2010-02-25

https://velayat.forumfa.net

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

متعه حج چیست؟ Empty رد: متعه حج چیست؟

پست  Admin السبت أبريل 24, 2010 3:49 pm

(مقصود از متعه حج آن است که زائر خانه خدا میان عمره و اعمال حج از حال احرام بیرون آید، و محرمات احرام بر او حلال شود)

[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذا الرابط]
Admin
Admin
Admin

تعداد پستها : 162
تاريخ التسجيل : 2010-02-25

https://velayat.forumfa.net

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

متعه حج چیست؟ Empty رد: متعه حج چیست؟

پست  Admin السبت أبريل 24, 2010 3:53 pm

متعتان (مُ عَ) متعه حج و متعه نساء (الغدير، ج 12، ص 25)

متعود (مُ تَ عَ وِّ) همان (ك) مستجار

متعه حج (مُ عِ) جواز تمتع در فاصله عمره تمتع و حج تمتع است; يعنى در مدتى كه شخصى از احرام عمره تمتع خارج مى شود تا زمانى كه براى حج محرم مى شود مى تواند از آنچه كه هنگام احرام بستن حرام شده بود تمتع گيرد (و زن و شوهر از هم بهره مند مى شوند). در فقه اهل سنت حج تمتع جايز نيست و طبق نقل تاريخ، خليفه دوم (در مقابل فرمان خدا اجتهاد كرد و) گفت: دو متعه در زمان پيامبر بود و من آن دو را حرام و مرتكبش را مجازات مى كنم; يكى حج تمتع و ديگر متعه نساء. و علت نهى او را اين طور نقل مى كنند كه مى گفت خوش ندارم مردم ميان دو عمل زناشويى كنند و در حالى كه قطرات غسل جنابت از موهايشان مى چكد احرام ببندند.

متعة الحجه (مُ عَ تُ لْ حَ جِّ) همان (ك) متعه حج (مبسوط در ترمينولوژى حقوق)

[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذا الرابط]
Admin
Admin
Admin

تعداد پستها : 162
تاريخ التسجيل : 2010-02-25

https://velayat.forumfa.net

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

متعه حج چیست؟ Empty رد: متعه حج چیست؟

پست  Admin السبت أبريل 24, 2010 3:57 pm

تمتع و متعه

قسمت اول

[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذا الرابط]

قسمت دوم

[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذا الرابط]
Admin
Admin
Admin

تعداد پستها : 162
تاريخ التسجيل : 2010-02-25

https://velayat.forumfa.net

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

بازگشت به بالاي صفحه


 
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد