اصلاح الگوی مصرف از زبان قران وائمه معصومین علیهم السلام
صفحه 1 از 1
اصلاح الگوی مصرف از زبان قران وائمه معصومین علیهم السلام
به نام خدا
مقاله برتر در فراخوان مقاله با موضوع «اصلاح الگوی مصرف» دانشگاه فرهنگ و هنر ۱ اصفهان اردیبهشت ۱۳۸۸
اصلاح الگوی مصرف از زبان قران وائمه معصومین علیهم السلام
مقدمه
نامگذاری سال جدید شمسی 1388 از سوی مقام معظم رهبری به عنوان اصلاح الگوی مصرف دریچهای نو را به تبیین این مفهوم عمیق گشود. اصلاح الگوی مصرف همیشه مورد تأکید اسلام و پیشوایان ما بوده و اختصاص به زمان خاصی ندارد. ولی از آنجا که مصرفهای بیمورد و ریخت و پاشهای بیهوده در کشور جمهوری اسلامی کم نیست، معظم له صلاح دیدند که به عنوان یک هشدار با طرح و نامگذاری سال به این نام مردم را متوجه این مسئله مهم سازند.
قرآن نیز ميانه روي را الگوي مصرف و عامل پايداري خانواده و جامعه معرفي مي كند «والذين اذا انفقوا لم يسرفوا و لم يقتروا و كان بين ذلك قواما»، «قوام» به معناي حد وسط و اعتدال است. اقتصاد اسلامي براي افراد و جوامع دو ارمغان مهم دارد: بشر را از بزرگترين رنج تاريخي او كه مسئله معيشت و غصه تأمين مايحتاج زندگي است، نجات مي دهد. همچنين جامعه و فرد را از عوارض شوم فقر كه سوءاخلاق و فساد و فحشا و حتي كفر و بي ديني است، محفوظ نگه مي دارد. بحثی که در این مقال مطرح میشود در همین رابطه است.
اسراف و تبذیر از گناهانی است كه بر كبیره بودنش تصریح شده است.
در سوره اعراف میفرماید: «بخورید و بیاشامید (از آنچه بر شما حلال شده) ولی از حد نگذرانید به درستی كه خداوند دوست نمیدارد تجاوز كنندگان را»[1] یعنی خدا مسرفین را دشمن میدارد. و بعضی از مفسرین فرمودهاند: هر كه را خدا دوست ندارد اهل عذاب است زیرا محبت خدا به معنی رساندن ثواب است.
و در سوره انعام میفرماید: «از میوه هر یك از این میوهها وقتی كه میوه كرد بخورید و حق آن را (كه خدا معین فرموده از زكات و غیره) بدهید روز بریدن و درویدن آن، و از حد نگذرانید. زیرا خداوند دوست نمیدارد (و نمیپسندد اعمال) اسراف كنندگان را.»[2]
و در سوره مؤمن میفرماید: «این چنین هدایت نمیفرماید و عقوبت میكند هر اسراف كننده و شك آورندهای را.»[3] و نیز در همین سوره میفرماید: «به درستی كه اسراف كنندگان اصحاب آتشند.»[4]
در سوره طه میفرماید: «همچنین جزا میدهیم كسی را كه اسراف كند و به آیات پروردگارش ایمان نیاورد و عذاب آخرت سختتر و باقیتر است.»[5]
و در سوره بنی اسرائیل میفرماید: «اسراف مكن و مال خودت را پراكنده مساز، به درستی كه اسراف كنندگان برادران شیاطینند (و در دوزخ با ایشان قریناند) و شیطان به پروردگارش (و نعمتهای بیپایان او) سخت (منكر و) كفران كننده است.»[6]
در تفسیر منهج مینویسد: «كفار عرب معظم اموال خود را به ریا و سمعه خرج میكردند و جهت یك میهمان شتران متعدد ذبح مینمودند تا مردم ایشان را به سخاوت ستایش كنند. حق تعالی ایشان را نكوهش فرموده كه در تضییع اموال مانند دیوانند.»
حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «جز این نیست كه خداوند اقتصاد (میانه روی) را دوست و اسراف را دشمن میدارد حتی دور انداختن تو هستهی خرما را. زیرا آن هم به كار میآید (چنانچه در عربستان بذر نخل و خوراك شتر است). و همچنین ریختن تتمهی آبی كه خوردهای (زیرا آن هم در پارهای از مواقع به كار میآید)[7]
و نیز میفرماید: از خدا بترس و زیاده روی مكن و سختگیری هم منما و همیشه در حد وسط باش. به درستی كه اسراف از تبذیر است و خداوند فرموده است: تبذیر مكن جز این نیست كه هیچگاه خداوند كسی را بر میانه روی عذاب نخواهد فرمود.[8] یعنی عذاب خدا راجع به اسراف و تقتیر (زیاده روی و سخت گیری) است.
حضرت امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «هرگاه خداوند ارادهی خیری به بندهای بفرماید، او را ملهم میفرماید به میانه روی و حسن ادارهی زندگی و او را از اسراف و بدی تدبیر دور میفرماید.»[9]
[/size]
مقاله برتر در فراخوان مقاله با موضوع «اصلاح الگوی مصرف» دانشگاه فرهنگ و هنر ۱ اصفهان اردیبهشت ۱۳۸۸
اصلاح الگوی مصرف از زبان قران وائمه معصومین علیهم السلام
مقدمه
نامگذاری سال جدید شمسی 1388 از سوی مقام معظم رهبری به عنوان اصلاح الگوی مصرف دریچهای نو را به تبیین این مفهوم عمیق گشود. اصلاح الگوی مصرف همیشه مورد تأکید اسلام و پیشوایان ما بوده و اختصاص به زمان خاصی ندارد. ولی از آنجا که مصرفهای بیمورد و ریخت و پاشهای بیهوده در کشور جمهوری اسلامی کم نیست، معظم له صلاح دیدند که به عنوان یک هشدار با طرح و نامگذاری سال به این نام مردم را متوجه این مسئله مهم سازند.
قرآن نیز ميانه روي را الگوي مصرف و عامل پايداري خانواده و جامعه معرفي مي كند «والذين اذا انفقوا لم يسرفوا و لم يقتروا و كان بين ذلك قواما»، «قوام» به معناي حد وسط و اعتدال است. اقتصاد اسلامي براي افراد و جوامع دو ارمغان مهم دارد: بشر را از بزرگترين رنج تاريخي او كه مسئله معيشت و غصه تأمين مايحتاج زندگي است، نجات مي دهد. همچنين جامعه و فرد را از عوارض شوم فقر كه سوءاخلاق و فساد و فحشا و حتي كفر و بي ديني است، محفوظ نگه مي دارد. بحثی که در این مقال مطرح میشود در همین رابطه است.
اسراف و تبذیر از گناهانی است كه بر كبیره بودنش تصریح شده است.
در سوره اعراف میفرماید: «بخورید و بیاشامید (از آنچه بر شما حلال شده) ولی از حد نگذرانید به درستی كه خداوند دوست نمیدارد تجاوز كنندگان را»[1] یعنی خدا مسرفین را دشمن میدارد. و بعضی از مفسرین فرمودهاند: هر كه را خدا دوست ندارد اهل عذاب است زیرا محبت خدا به معنی رساندن ثواب است.
و در سوره انعام میفرماید: «از میوه هر یك از این میوهها وقتی كه میوه كرد بخورید و حق آن را (كه خدا معین فرموده از زكات و غیره) بدهید روز بریدن و درویدن آن، و از حد نگذرانید. زیرا خداوند دوست نمیدارد (و نمیپسندد اعمال) اسراف كنندگان را.»[2]
و در سوره مؤمن میفرماید: «این چنین هدایت نمیفرماید و عقوبت میكند هر اسراف كننده و شك آورندهای را.»[3] و نیز در همین سوره میفرماید: «به درستی كه اسراف كنندگان اصحاب آتشند.»[4]
در سوره طه میفرماید: «همچنین جزا میدهیم كسی را كه اسراف كند و به آیات پروردگارش ایمان نیاورد و عذاب آخرت سختتر و باقیتر است.»[5]
و در سوره بنی اسرائیل میفرماید: «اسراف مكن و مال خودت را پراكنده مساز، به درستی كه اسراف كنندگان برادران شیاطینند (و در دوزخ با ایشان قریناند) و شیطان به پروردگارش (و نعمتهای بیپایان او) سخت (منكر و) كفران كننده است.»[6]
در تفسیر منهج مینویسد: «كفار عرب معظم اموال خود را به ریا و سمعه خرج میكردند و جهت یك میهمان شتران متعدد ذبح مینمودند تا مردم ایشان را به سخاوت ستایش كنند. حق تعالی ایشان را نكوهش فرموده كه در تضییع اموال مانند دیوانند.»
حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «جز این نیست كه خداوند اقتصاد (میانه روی) را دوست و اسراف را دشمن میدارد حتی دور انداختن تو هستهی خرما را. زیرا آن هم به كار میآید (چنانچه در عربستان بذر نخل و خوراك شتر است). و همچنین ریختن تتمهی آبی كه خوردهای (زیرا آن هم در پارهای از مواقع به كار میآید)[7]
و نیز میفرماید: از خدا بترس و زیاده روی مكن و سختگیری هم منما و همیشه در حد وسط باش. به درستی كه اسراف از تبذیر است و خداوند فرموده است: تبذیر مكن جز این نیست كه هیچگاه خداوند كسی را بر میانه روی عذاب نخواهد فرمود.[8] یعنی عذاب خدا راجع به اسراف و تقتیر (زیاده روی و سخت گیری) است.
حضرت امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «هرگاه خداوند ارادهی خیری به بندهای بفرماید، او را ملهم میفرماید به میانه روی و حسن ادارهی زندگی و او را از اسراف و بدی تدبیر دور میفرماید.»[9]
[/size]
اين مطلب آخرين بار توسط نجمه در الأربعاء مارس 03, 2010 8:20 am ، و در مجموع 2 بار ويرايش شده است.
نجمه- Admin
- تعداد پستها : 96
تاريخ التسجيل : 2010-03-02
رد: اصلاح الگوی مصرف از زبان قران وائمه معصومین علیهم السلام
به نام خدا
رعايت كنندگان اصلاح الگوي مصرف امانت داران خداوند
حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «آیا گمان میكنی خدا به كسی كه مال داده به سبب احترام او است، یا به كسی كه نداده به واسطهی پستی او است. نه چنین است بلكه مال، مال خدا است آن را به عنوان امانت نزد شخص قرار میدهد و اذن داده كه به طور میانه روی از آن بخورد و بیاشامد و لباس بپوشد و ازدواج كند و بر مركب سوار شود و زیادتی آن مال را به فقرا برساند و رفع احتیاجشان كند. پس هر كس به این دستور رفتار كند، آنچه را خورده و آشامیده و پوشیده و سوار شده و نكاح نموده تمام بر او حلال است و اگر چنین نكرده تمام بر او حرام است پس آیه شریفه را خواند كه «اسراف نكنید زیرا خداوند اسراف كنندگان را دوست نمیدارد» سپس (برای زیادتی توضیح) فرمود: آیا گمان میكنی خدا مالی به عنوان امانت به كسی داد پس او اسبی بخرد برای سواری به مبلغ ده هزار درهم در حالی كه میتوانست اسبی به مبلغ بیست درهم بخرد و كاملاً كفایتش را میكرد. و كنیزی را به هزار دینار بخرد در حالی كه میتوانست كنیزی به بیست دینار بگیرد و او را كافی بود در حالی كه خداوند فرموده اسراف نكنید (پس چنین شخصی به امانت خدا كه مال است خیانت كرده است.)»[10]
ميانه روي
عباسی میگوید از حضرت رضا ـ علیه السّلام ـ در مخارج عائلهام طلب اذن نمودم. فرمود: حد وسط بین دو چیزی كه ناپسند است. گفتم فدایت شوم به خدا سوگند كه دو چیز مبغوض را نمیشناسم. فرمود «خدا تو را رحمت كند آیا نمیدانی كه خدا دشمن میدارد زیاده روی و سخت گیری را.» سپس آیهی شریفه را تلاوت فرمود كه «بندگان رحمان آنهایند كه هر گاه مال خود را خرج میكنند اسراف نمیكنند و تنگ هم نمیگیرند (بخل نمیورزند) و انفاقشان همیشه بین اسراف و بخل است.»[11]
از حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ مروی است كه: «كسی كه مالش را به سبب اسراف تلف كرد و فقیر شد دعایش مستجاب نمیشود و چون بگوید خدایا به من مال ده حق تعالی میفرماید آیا تو را به اقتصاد (میانه روی) امر نكردم.»
معنی اسراف و انواع آن: اسراف به معنای تجاوز از حد و زیاده روی كردن است و آن یا از جهت كمیّت است كه صرف كردن مال است در موردی كه سزاوار نیست «شرعاً یا عقلاً» هر چند به مقدار درهمی باشد. و یا از جهت كیفیت است و آن صرف كردن مال است در موردی كه سزاوار است لیكن بیشتر از آنچه شایسته است. مانند اینكه لباسی به قیمت پانصد تومان بخرد و آن را بپوشد در حالی كه لباسی كه لایق به حال و شأن او است باید معادل صد تومان باشد.
و بعضی صرف مال را در موردی كه سزاوار نیست تبذیر گفتهاند و صرف مال را در زیادتر از آنچه سزاوار است اسراف دانستهاند.
حد لباس پوشيدن هم بايد رعايت شود
حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «لباسی را كه برای حفظ آبرو پوشیدن در انظار خلق تهیه كردهای، آنرا در موقع كار كردن یا جائیكه مناسب پوشیدن آن نیست به پوشی اسرافست.»[12]
اسراف به حسب اشخاص مختلف است: باید دانست كه اسراف، به اعتبار اشخاص از جهت شأن و شرف و صحت و مرض و جوانی و پیری و از جهت غنا و فقر و زیادی در آمد و كمی آن فرق میكند. زیرا ممكن است صرف فلان مقدار از مال برای لباس مثلاً نسبت به شخصی كه دارای فلان مقام و شخصیت در اجتماع است یا دارای فلان در آمد است، اسراف نباشد در حالی كه نسبت به كسی كه چنین نیست اسراف خواهد بود.
بنابراین بیشتر تكلفات وسائل زندگی و معیشت كه اكثر مردم به آن مبتلا هستند و هیچ ملاحظه شأن و مداخل خود را نمیكنند و غالباً مبتلا به قرض و پریشانی هستند اسراف است و سببش این است كه هر كس همیشه به بالاتر از خودش مینگرد و میخواهد از او كمتر و پائینتر نباشد و لذا گرفتار اسراف شده و همیشه در سختی و رنج و ناراحتی و نارضایتی و پریشانی بسر میبرد. در صورتی كه اگر مطابق دستور شرع به زیر دست نگاه میكردند كه از آنها در امور دنیا پائینترند، هیچگاه مبتلا به اسراف و ناراحتیهای فراوان نمیشدند. پس بیشتر این ورشكستگیها، از اسراف سر چشمه میگیرد كه اگر به دستور شرع و به حكم فطرت و عقل سلیم خود این گناه كبیره را ترك میكردند و در جمیع حالات رعایت اقتصاد و میانه روی نموده، قناعت را پیشه خود میكردند خوشبختی دنیا و آخرت را در مییافتند.
و حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «كسی كه در معیشت خود میانه روی كند، من ضمانت میكنم كه هرگز تهیدست نشود.»[13]
و در تفسیر آیه شریفه «فلنحیینه حیوه طیبه» یعنی عطا میكنیم به او زندگانی خوش را، امام ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «حیات طیبه (زندگی خوش) قناعت است.»[14]
رعايت كنندگان اصلاح الگوي مصرف امانت داران خداوند
حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «آیا گمان میكنی خدا به كسی كه مال داده به سبب احترام او است، یا به كسی كه نداده به واسطهی پستی او است. نه چنین است بلكه مال، مال خدا است آن را به عنوان امانت نزد شخص قرار میدهد و اذن داده كه به طور میانه روی از آن بخورد و بیاشامد و لباس بپوشد و ازدواج كند و بر مركب سوار شود و زیادتی آن مال را به فقرا برساند و رفع احتیاجشان كند. پس هر كس به این دستور رفتار كند، آنچه را خورده و آشامیده و پوشیده و سوار شده و نكاح نموده تمام بر او حلال است و اگر چنین نكرده تمام بر او حرام است پس آیه شریفه را خواند كه «اسراف نكنید زیرا خداوند اسراف كنندگان را دوست نمیدارد» سپس (برای زیادتی توضیح) فرمود: آیا گمان میكنی خدا مالی به عنوان امانت به كسی داد پس او اسبی بخرد برای سواری به مبلغ ده هزار درهم در حالی كه میتوانست اسبی به مبلغ بیست درهم بخرد و كاملاً كفایتش را میكرد. و كنیزی را به هزار دینار بخرد در حالی كه میتوانست كنیزی به بیست دینار بگیرد و او را كافی بود در حالی كه خداوند فرموده اسراف نكنید (پس چنین شخصی به امانت خدا كه مال است خیانت كرده است.)»[10]
ميانه روي
عباسی میگوید از حضرت رضا ـ علیه السّلام ـ در مخارج عائلهام طلب اذن نمودم. فرمود: حد وسط بین دو چیزی كه ناپسند است. گفتم فدایت شوم به خدا سوگند كه دو چیز مبغوض را نمیشناسم. فرمود «خدا تو را رحمت كند آیا نمیدانی كه خدا دشمن میدارد زیاده روی و سخت گیری را.» سپس آیهی شریفه را تلاوت فرمود كه «بندگان رحمان آنهایند كه هر گاه مال خود را خرج میكنند اسراف نمیكنند و تنگ هم نمیگیرند (بخل نمیورزند) و انفاقشان همیشه بین اسراف و بخل است.»[11]
از حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ مروی است كه: «كسی كه مالش را به سبب اسراف تلف كرد و فقیر شد دعایش مستجاب نمیشود و چون بگوید خدایا به من مال ده حق تعالی میفرماید آیا تو را به اقتصاد (میانه روی) امر نكردم.»
معنی اسراف و انواع آن: اسراف به معنای تجاوز از حد و زیاده روی كردن است و آن یا از جهت كمیّت است كه صرف كردن مال است در موردی كه سزاوار نیست «شرعاً یا عقلاً» هر چند به مقدار درهمی باشد. و یا از جهت كیفیت است و آن صرف كردن مال است در موردی كه سزاوار است لیكن بیشتر از آنچه شایسته است. مانند اینكه لباسی به قیمت پانصد تومان بخرد و آن را بپوشد در حالی كه لباسی كه لایق به حال و شأن او است باید معادل صد تومان باشد.
و بعضی صرف مال را در موردی كه سزاوار نیست تبذیر گفتهاند و صرف مال را در زیادتر از آنچه سزاوار است اسراف دانستهاند.
حد لباس پوشيدن هم بايد رعايت شود
حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «لباسی را كه برای حفظ آبرو پوشیدن در انظار خلق تهیه كردهای، آنرا در موقع كار كردن یا جائیكه مناسب پوشیدن آن نیست به پوشی اسرافست.»[12]
اسراف به حسب اشخاص مختلف است: باید دانست كه اسراف، به اعتبار اشخاص از جهت شأن و شرف و صحت و مرض و جوانی و پیری و از جهت غنا و فقر و زیادی در آمد و كمی آن فرق میكند. زیرا ممكن است صرف فلان مقدار از مال برای لباس مثلاً نسبت به شخصی كه دارای فلان مقام و شخصیت در اجتماع است یا دارای فلان در آمد است، اسراف نباشد در حالی كه نسبت به كسی كه چنین نیست اسراف خواهد بود.
بنابراین بیشتر تكلفات وسائل زندگی و معیشت كه اكثر مردم به آن مبتلا هستند و هیچ ملاحظه شأن و مداخل خود را نمیكنند و غالباً مبتلا به قرض و پریشانی هستند اسراف است و سببش این است كه هر كس همیشه به بالاتر از خودش مینگرد و میخواهد از او كمتر و پائینتر نباشد و لذا گرفتار اسراف شده و همیشه در سختی و رنج و ناراحتی و نارضایتی و پریشانی بسر میبرد. در صورتی كه اگر مطابق دستور شرع به زیر دست نگاه میكردند كه از آنها در امور دنیا پائینترند، هیچگاه مبتلا به اسراف و ناراحتیهای فراوان نمیشدند. پس بیشتر این ورشكستگیها، از اسراف سر چشمه میگیرد كه اگر به دستور شرع و به حكم فطرت و عقل سلیم خود این گناه كبیره را ترك میكردند و در جمیع حالات رعایت اقتصاد و میانه روی نموده، قناعت را پیشه خود میكردند خوشبختی دنیا و آخرت را در مییافتند.
و حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «كسی كه در معیشت خود میانه روی كند، من ضمانت میكنم كه هرگز تهیدست نشود.»[13]
و در تفسیر آیه شریفه «فلنحیینه حیوه طیبه» یعنی عطا میكنیم به او زندگانی خوش را، امام ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «حیات طیبه (زندگی خوش) قناعت است.»[14]
نجمه- Admin
- تعداد پستها : 96
تاريخ التسجيل : 2010-03-02
رد: اصلاح الگوی مصرف از زبان قران وائمه معصومین علیهم السلام
به نام خدا
به اعتبار زمان هم مختلف است
چنان كه نسبت به اشخاص، اسراف فرق میكند همچنین به اعتبار زمان هم مختلف است. زیرا ممكن است صرف مقداری از مال برای معیشت نسبت به شخصی اسراف نباشد، در حالی كه اگر سال قحطی و فقر عمومی پیش آید، صرف چنین مقدار برای همین شخص اسراف باشد و بر او واجب میشود كه به كمتر از آن معیشت كند و مازاد را به دیگران كه گرفتارند بدهد.
ـ
اسرافی كه همیشه حرام است
باید دانست كه سه قسم اسراف است كه در همه و در جمیع حالات حرام و اختصاص به شخص یا زمان یا جایی ندارد.
اول: ضایع كردن مال و بیفایده كردن آن هر چند آن مال كم باشد
مانند هستهی خرما را دور انداختن، هنگامی كه قابل استفاده باشد. یا بقیهی ظرف آب را ریختن در جایی كه آب نایاب باشد و به مقدار رفع نیازمندی میگردد. چنانچه در ضمن احادیث گذشته ذكر گردید. یا لباسی كه قابل استفاده خود یا دیگری است پاره كردن و یا دور انداختن. یا خوراكی را نگه داشتن و به دیگری ندادن تا اینكه ضایع شود مانند روشن كردن چراغ در روشنایی آفتاب و مانند دادن مال به دست سفیه یا صغیری كه قدر آن را نمیداند و آن را تلف میكند و نظایر اینها.
حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ میوه نیم خوردهای را دیدند كه از منزل ایشان بیرون انداخته شده بود (مانند اناری كه تمام دانههایش را نخورند و دور اندازند یا خربزه و هنداونه را كه مقداری از مغزش باقیست دور اندازند). پس آن حضرت خشمناك شد و فرمود: این چه كاری است كه كردید اگر شما سیر شدید، بسیاری از مردم هستند كه سیر نشدند پس به آنهایی كه نیازمندند بدهید.[15]
و نسبت به دور ریختن تتمه طعام خصوصاً خوردهی نان (مگر در صحرا برای حیوانات)، روایات تهدید آمیزی رسیده كه ذكر آنها موجب طول كلام است. و مروی است كه در زمان دانیال پغمبر به واسطهی بیحرمتی به نان و انداختن آن در زیر دست و پا به نفرین آن حضرت به قحطی مبتلا شدند به قسمی كه به خوردن یكدیگر ناچار شدند.
در وسائل مروی است كه حضرت باقر ـ علیه السّلام ـ خواستند به مستراح بروند، خورده نانی افتاده بود. حضرت آن را برداشتند و به غلام خود دادند و فرمودند: آن را نگهدار. پس از برگشتن آن خورده نان را مطالبه فرمود غلام گفت: آن را پاك كردم و خوردم. حضرت فرمود: تو در راه خدا آزادی. گفتند: این غلام كاری نكرده كه مستحق آزادی شود. فرمود: چون از نعمت نان احترام كرد و آن را خورد، بهشت بر او واجب شد. پس دوست نداشتم غلام من باشد كسی كه خدا او را بهشتی فرموده. و مثل همین روایت ازحضرت سید الشهداء ـ علیه السّلام ـ نقل شده است.[16]
از همین قبیل است پوشیدن لباس فاخری كه برای حفظ آبرو است در جایی كه در معرض كثیف شدن و ضایع گردیدن است. چنانچه در حدیث گذشته از حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ ذكر گردید.
دوم: صرف كردن مال است در آنچه به بدن ضرر برساند
از خوردنی و آشامیدنی و غیر آنها. مانند خوردن چیزی پس از سیری هرگاه مضر باشد. چنانچه صرف مال در آنچه كه برای بدن نافع و صلاح آن است اسراف نیست.
در كافی مروی است كه شخصی از اصحاب امام صادق ـ علیه السّلام ـ از آن حضرت پرسید: كه در راه مكه گاه هست كه میخواهیم احرام ببندیم و نوره بكشیم. و سبوس آرد همراه نداریم كه پس از نوره بر بدن بمالیم. به عوض سبوس، بدن را با آرد پاكیزه میكنیم و از این كار این قدر متأثر میشوم كه خدا بهتر میداند. حضرت فرمود: آیا از ترس اسراف ناراحت میشوی؟ گفت: آری. فرمود: در چیزی كه سبب اصلاح بدن باشد اسراف نیست. بسیار شده كه میگویم آرد بیخته را با روغن زیت ممزوج میكنند و بر بردن میمالم. جز این نیست كه اسراف در چیزی است كه باعث تلف مال شود و به بدن ضرر رساند. گفتم: اقتار كه ضد اسراف است كدام است؟ فرمود: آن كه نان و نمك بخوری در حالی كه توانایی بر خوردن چیزی دیگری داشته باشی. گفتم: میانه روی كدام است؟ فرمود: آنكه نان و گوشت وشیر و سركه و روغن بخوری گاهی از این و گاهی از آن.[17]
سوم: صرف كردن مال در مصرفهایی كه شرعاً حرام است
مانند خریدن شراب و آلات قمار و اجرت فاحشه و خواننده و رشوه دادن به حكام و صرف نمودن مال در چیزی كه ظلمی در بر دارد، یا ستمی به مسلمانی میزند و نظیر اینها. و در چنین مواردی از دو جهت مخالفت امر خدا و معصیت است: یكی گناه بودن اصل عمل و دیگر اسراف بودن صرف مال در آنها.
در تفسیر عیاشی از عبدالرحمن بن حجاج روایت كرده كه از حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ معنی آیه «لاتبذر تبذیرا» را پرسید. فرمود: كسی كه در غیر طاعت خدا خرج میكند مبذر است و كسی كه در راه خدا صرف میكند میانهرو است.
آیا در خیر اسراف میآید
ظاهر بعضی از آیات شریفه و روایاتی كه در مدح ایثار رسیده، آن است كه انفاق مال در راه خدا در هر حالی هر چند صاحب مال خودش سخت به آن نیازمند باشد و به هر مقداری كه باشد هر چند تمام داراییاش را بدهد، اسراف نیست بلكه مطلوب و مستحب است. مانند آیهی شریفه «ایثار میكنند انصار، مهاجران را بر نفسهای خویش (یعنی اموال و منازل را از خود باز میگیرند و به ایشان میدهند) هر چند خودشان فقیر و محتاج به آن اموالند. و هر كس نفس خود را از بخل نگاه دارد پس ایشان گروه رستگارانند.»[18]
ایثار آن است كه شخص به چیزی نیازمند است در عین حال، نیازمندی دیگری را به آن چیز میبیند، از خود میدهد.
شخصی از حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ پرسید كدام صدقه افضل است؟ فرمود: «مردی كه تهی دست باشد و به مشقت تصدق كند. آیا نشنیدهای آیه شریفه «و ایثار میكنند بر خودشان هر چند به آن نیازمندند»؟[19]
پیغمبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ میفرماید: «خیری در اسراف نیست و اسرافی در خیر و راه خدا نیست.»[20]
ترك اسراف
«الَّذِينَ إِذَآ أَنفَقُواْ لَمْ يُسْرِفُواْ وَلَمْ يَقْتُرُواْ وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا» شگران خداوند در انفاقات خود راه اسراف و تبذير نمىپيماند و از سوى ديگر امساك و خوددارى از صرف مال در موارد لازم نمىنمايند. ثروت خود را در راه معروف به مصرف مىرسانند؛ امّا از حدّ معقول تجاوز نمىكنند؛ و در كارهاى نيك از صرف مال خوددارى نمىورزند. از بذل مال در راه غير مشروع كه اسراف است، خوددارى مىكنند.
پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: «مَن أَعْطى فِي غير حَقّ فقد أَسْرَفَ، و منَ مَنع عَن حَقٍّ فقد قَتَرَ؛ كسى كه مال خود را در غير حق به مصرف برساند، اسراف كرده و كسى كه از حق بازدارد امساك نموده است.»
«أربعةٌ لايُسْتَحاب لهم دعوةٌ، رجلٌ فاتحٌ فاهُ جالسٌ فِي بيتهِ فَيَقولُ: يا رَبِّ ارْزُقْنى فيقولُاللّه تعالى لَه: أَلْم آمُرك بِالطَّلَبِ، و رجلٌ كانَت له اْمَرأَةٌ يدعولها. يقول: يارَبّ أَرحنْىمِنها فَيقولُ اللّه عزّوجلّ، أَلْم أَجْعَلْ أَمْرَها بيدِك، و رجلٌ كانَ له مالٌ فَأَفسَدَه فيقول: ياربّ ارزُقنى فيقول: اللّه تعالى له أَلَمْ آمُرك بالاِقتصاد. و رجلٌ كان له مالٌ فَأدانَه بغير بيّنة فيقول اللّه تعالى: لَه أَلْم آمُرك بِالشَّهادةِ؛
چهار دستهاند كه دعاى آنان مستجاب نمىشود
1 ـ مردى كه در خانهاش نشسته و دهانش را گشوده و مىگويد: پروردگارا، مرا روزى عنايت كن! خداى متعال در جواب او مىفرمايد: آيا تو را به دنبال روزى رفتن امر نكردم؟!
2 ـ مردى كه همسرى دارد او از ناسازگارى آن همسر ناراحت است دعا مىكند و مىگويد: پروردگارا، مرا از شرّ اين زن آسوده گردان. خداى متعال در جوابش مىفرمايد: آيا كار او را[=طلاق] به دست تو قرار ندادم؟!
3 مردى كه ثروتى داشته و آن را تباه ساخته، مىگويد: پروردگارا، مرا ثروت، روزى كن. خداى متعال در پاسخ او مىفرمايد: آيا تو را امر به ميانهروى و قناعت ننمودم؟
4 ـ مردى كه ثروتى داشته، آن را بدون دليل[و در دست داشتن بيّنه] دَين داده. خداى متعال مىفرمايد: آيا تو را به گواه گرفتن فرمان ندادم؟»
پس افراد با ايمان خود را از گرفتارى به «اسراف» يعنى خرج مال در راه غيرمشروع «وَقتَر» يعنى امساك از صرف در مشروع محفوظ مىدارند و ثروت خدا داده و نعمت او را در راهى كه رضاى او ايجاب مىكند به مصرف مىرسانند تا از تبعات عاقبت و پايان بد صرف مال در غير موردش در امان بمانند
دين اسلام، دين اعتدال، ميانه روي و دوري از افراط و تفريط است. اسلام سعي مي كند با برنامه هاي متعدد پيروان خويش را در راه راست و خط اعتدال نگهدارد و با افراط و تفريط در هر امري مخالف است و آنرا براي زندگي دنيوي و اخروي و فردي و اجتماعي مسلمانان مضر مي داند.
در متون دینی ما از قرآن و اخبار و احادیث اهل بیت(علیهم السلام) دو عنوان در معنی نزدیک به هم مطرح شده یکی به نام اسراف و دیگری تحت نام تبذیر.
به اعتبار زمان هم مختلف است
چنان كه نسبت به اشخاص، اسراف فرق میكند همچنین به اعتبار زمان هم مختلف است. زیرا ممكن است صرف مقداری از مال برای معیشت نسبت به شخصی اسراف نباشد، در حالی كه اگر سال قحطی و فقر عمومی پیش آید، صرف چنین مقدار برای همین شخص اسراف باشد و بر او واجب میشود كه به كمتر از آن معیشت كند و مازاد را به دیگران كه گرفتارند بدهد.
ـ
اسرافی كه همیشه حرام است
باید دانست كه سه قسم اسراف است كه در همه و در جمیع حالات حرام و اختصاص به شخص یا زمان یا جایی ندارد.
اول: ضایع كردن مال و بیفایده كردن آن هر چند آن مال كم باشد
مانند هستهی خرما را دور انداختن، هنگامی كه قابل استفاده باشد. یا بقیهی ظرف آب را ریختن در جایی كه آب نایاب باشد و به مقدار رفع نیازمندی میگردد. چنانچه در ضمن احادیث گذشته ذكر گردید. یا لباسی كه قابل استفاده خود یا دیگری است پاره كردن و یا دور انداختن. یا خوراكی را نگه داشتن و به دیگری ندادن تا اینكه ضایع شود مانند روشن كردن چراغ در روشنایی آفتاب و مانند دادن مال به دست سفیه یا صغیری كه قدر آن را نمیداند و آن را تلف میكند و نظایر اینها.
حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ میوه نیم خوردهای را دیدند كه از منزل ایشان بیرون انداخته شده بود (مانند اناری كه تمام دانههایش را نخورند و دور اندازند یا خربزه و هنداونه را كه مقداری از مغزش باقیست دور اندازند). پس آن حضرت خشمناك شد و فرمود: این چه كاری است كه كردید اگر شما سیر شدید، بسیاری از مردم هستند كه سیر نشدند پس به آنهایی كه نیازمندند بدهید.[15]
و نسبت به دور ریختن تتمه طعام خصوصاً خوردهی نان (مگر در صحرا برای حیوانات)، روایات تهدید آمیزی رسیده كه ذكر آنها موجب طول كلام است. و مروی است كه در زمان دانیال پغمبر به واسطهی بیحرمتی به نان و انداختن آن در زیر دست و پا به نفرین آن حضرت به قحطی مبتلا شدند به قسمی كه به خوردن یكدیگر ناچار شدند.
در وسائل مروی است كه حضرت باقر ـ علیه السّلام ـ خواستند به مستراح بروند، خورده نانی افتاده بود. حضرت آن را برداشتند و به غلام خود دادند و فرمودند: آن را نگهدار. پس از برگشتن آن خورده نان را مطالبه فرمود غلام گفت: آن را پاك كردم و خوردم. حضرت فرمود: تو در راه خدا آزادی. گفتند: این غلام كاری نكرده كه مستحق آزادی شود. فرمود: چون از نعمت نان احترام كرد و آن را خورد، بهشت بر او واجب شد. پس دوست نداشتم غلام من باشد كسی كه خدا او را بهشتی فرموده. و مثل همین روایت ازحضرت سید الشهداء ـ علیه السّلام ـ نقل شده است.[16]
از همین قبیل است پوشیدن لباس فاخری كه برای حفظ آبرو است در جایی كه در معرض كثیف شدن و ضایع گردیدن است. چنانچه در حدیث گذشته از حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ ذكر گردید.
دوم: صرف كردن مال است در آنچه به بدن ضرر برساند
از خوردنی و آشامیدنی و غیر آنها. مانند خوردن چیزی پس از سیری هرگاه مضر باشد. چنانچه صرف مال در آنچه كه برای بدن نافع و صلاح آن است اسراف نیست.
در كافی مروی است كه شخصی از اصحاب امام صادق ـ علیه السّلام ـ از آن حضرت پرسید: كه در راه مكه گاه هست كه میخواهیم احرام ببندیم و نوره بكشیم. و سبوس آرد همراه نداریم كه پس از نوره بر بدن بمالیم. به عوض سبوس، بدن را با آرد پاكیزه میكنیم و از این كار این قدر متأثر میشوم كه خدا بهتر میداند. حضرت فرمود: آیا از ترس اسراف ناراحت میشوی؟ گفت: آری. فرمود: در چیزی كه سبب اصلاح بدن باشد اسراف نیست. بسیار شده كه میگویم آرد بیخته را با روغن زیت ممزوج میكنند و بر بردن میمالم. جز این نیست كه اسراف در چیزی است كه باعث تلف مال شود و به بدن ضرر رساند. گفتم: اقتار كه ضد اسراف است كدام است؟ فرمود: آن كه نان و نمك بخوری در حالی كه توانایی بر خوردن چیزی دیگری داشته باشی. گفتم: میانه روی كدام است؟ فرمود: آنكه نان و گوشت وشیر و سركه و روغن بخوری گاهی از این و گاهی از آن.[17]
سوم: صرف كردن مال در مصرفهایی كه شرعاً حرام است
مانند خریدن شراب و آلات قمار و اجرت فاحشه و خواننده و رشوه دادن به حكام و صرف نمودن مال در چیزی كه ظلمی در بر دارد، یا ستمی به مسلمانی میزند و نظیر اینها. و در چنین مواردی از دو جهت مخالفت امر خدا و معصیت است: یكی گناه بودن اصل عمل و دیگر اسراف بودن صرف مال در آنها.
در تفسیر عیاشی از عبدالرحمن بن حجاج روایت كرده كه از حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ معنی آیه «لاتبذر تبذیرا» را پرسید. فرمود: كسی كه در غیر طاعت خدا خرج میكند مبذر است و كسی كه در راه خدا صرف میكند میانهرو است.
آیا در خیر اسراف میآید
ظاهر بعضی از آیات شریفه و روایاتی كه در مدح ایثار رسیده، آن است كه انفاق مال در راه خدا در هر حالی هر چند صاحب مال خودش سخت به آن نیازمند باشد و به هر مقداری كه باشد هر چند تمام داراییاش را بدهد، اسراف نیست بلكه مطلوب و مستحب است. مانند آیهی شریفه «ایثار میكنند انصار، مهاجران را بر نفسهای خویش (یعنی اموال و منازل را از خود باز میگیرند و به ایشان میدهند) هر چند خودشان فقیر و محتاج به آن اموالند. و هر كس نفس خود را از بخل نگاه دارد پس ایشان گروه رستگارانند.»[18]
ایثار آن است كه شخص به چیزی نیازمند است در عین حال، نیازمندی دیگری را به آن چیز میبیند، از خود میدهد.
شخصی از حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ پرسید كدام صدقه افضل است؟ فرمود: «مردی كه تهی دست باشد و به مشقت تصدق كند. آیا نشنیدهای آیه شریفه «و ایثار میكنند بر خودشان هر چند به آن نیازمندند»؟[19]
پیغمبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ میفرماید: «خیری در اسراف نیست و اسرافی در خیر و راه خدا نیست.»[20]
ترك اسراف
«الَّذِينَ إِذَآ أَنفَقُواْ لَمْ يُسْرِفُواْ وَلَمْ يَقْتُرُواْ وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا» شگران خداوند در انفاقات خود راه اسراف و تبذير نمىپيماند و از سوى ديگر امساك و خوددارى از صرف مال در موارد لازم نمىنمايند. ثروت خود را در راه معروف به مصرف مىرسانند؛ امّا از حدّ معقول تجاوز نمىكنند؛ و در كارهاى نيك از صرف مال خوددارى نمىورزند. از بذل مال در راه غير مشروع كه اسراف است، خوددارى مىكنند.
پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: «مَن أَعْطى فِي غير حَقّ فقد أَسْرَفَ، و منَ مَنع عَن حَقٍّ فقد قَتَرَ؛ كسى كه مال خود را در غير حق به مصرف برساند، اسراف كرده و كسى كه از حق بازدارد امساك نموده است.»
«أربعةٌ لايُسْتَحاب لهم دعوةٌ، رجلٌ فاتحٌ فاهُ جالسٌ فِي بيتهِ فَيَقولُ: يا رَبِّ ارْزُقْنى فيقولُاللّه تعالى لَه: أَلْم آمُرك بِالطَّلَبِ، و رجلٌ كانَت له اْمَرأَةٌ يدعولها. يقول: يارَبّ أَرحنْىمِنها فَيقولُ اللّه عزّوجلّ، أَلْم أَجْعَلْ أَمْرَها بيدِك، و رجلٌ كانَ له مالٌ فَأَفسَدَه فيقول: ياربّ ارزُقنى فيقول: اللّه تعالى له أَلَمْ آمُرك بالاِقتصاد. و رجلٌ كان له مالٌ فَأدانَه بغير بيّنة فيقول اللّه تعالى: لَه أَلْم آمُرك بِالشَّهادةِ؛
چهار دستهاند كه دعاى آنان مستجاب نمىشود
1 ـ مردى كه در خانهاش نشسته و دهانش را گشوده و مىگويد: پروردگارا، مرا روزى عنايت كن! خداى متعال در جواب او مىفرمايد: آيا تو را به دنبال روزى رفتن امر نكردم؟!
2 ـ مردى كه همسرى دارد او از ناسازگارى آن همسر ناراحت است دعا مىكند و مىگويد: پروردگارا، مرا از شرّ اين زن آسوده گردان. خداى متعال در جوابش مىفرمايد: آيا كار او را[=طلاق] به دست تو قرار ندادم؟!
3 مردى كه ثروتى داشته و آن را تباه ساخته، مىگويد: پروردگارا، مرا ثروت، روزى كن. خداى متعال در پاسخ او مىفرمايد: آيا تو را امر به ميانهروى و قناعت ننمودم؟
4 ـ مردى كه ثروتى داشته، آن را بدون دليل[و در دست داشتن بيّنه] دَين داده. خداى متعال مىفرمايد: آيا تو را به گواه گرفتن فرمان ندادم؟»
پس افراد با ايمان خود را از گرفتارى به «اسراف» يعنى خرج مال در راه غيرمشروع «وَقتَر» يعنى امساك از صرف در مشروع محفوظ مىدارند و ثروت خدا داده و نعمت او را در راهى كه رضاى او ايجاب مىكند به مصرف مىرسانند تا از تبعات عاقبت و پايان بد صرف مال در غير موردش در امان بمانند
دين اسلام، دين اعتدال، ميانه روي و دوري از افراط و تفريط است. اسلام سعي مي كند با برنامه هاي متعدد پيروان خويش را در راه راست و خط اعتدال نگهدارد و با افراط و تفريط در هر امري مخالف است و آنرا براي زندگي دنيوي و اخروي و فردي و اجتماعي مسلمانان مضر مي داند.
در متون دینی ما از قرآن و اخبار و احادیث اهل بیت(علیهم السلام) دو عنوان در معنی نزدیک به هم مطرح شده یکی به نام اسراف و دیگری تحت نام تبذیر.
نجمه- Admin
- تعداد پستها : 96
تاريخ التسجيل : 2010-03-02
رد: اصلاح الگوی مصرف از زبان قران وائمه معصومین علیهم السلام
به نام خدا
بلای اسراف و تبذیر
بدون شک نعمتهای موجود در کره زمین برای ساکنان آن کافی است اما به شرط اینکه بیهوده به هدر نرود وگرنه این نعمتها آنقدر زیاد و نامحدود نیست که آسیبپذیر نباشد؛ و اگر عادلانه مصرف نشود کار مسرفانه منطقهای باعث محرومیت منطقه دیگر خواهد شد و اسراف و تبذیر نسلی، نسل بعد را از نعمتهای الهی محروم خواهد ساخت.
تفاوت معنوی اسراف و تبذیر
تفاوت معنوی این دو لفظ با توجه به معنی لغوی آنها روشن میشود، اگر به جای لباس بیست هزار تومانی لباس دویست هزار تومانی بپوشیم، اسراف است (اسراف در کیفیت) و اگر به جای مصرف یک لیتر آب دو لیتر مصرف کنیم باز اسراف است (در کمیت) و اگر برای دو نفر مهمان غذای ده نفر آماده کنیم و اضافه آن ضایع شود، تبذیر است.
گاهی هم کلمه اسراف و تبذیر به یک معنی به کار میرود و گاهی برای تأکید پشت سر هم قرار میگیرند. امیرمؤمنان علی(ع) میفرماید: آگاه باشید بخشش مال در غیر مورد استحقاق تبذیر و اسراف است و این عمل صاحبش را در دنیا بالا میبرد ولی در آخرت او را حقیر خواهد کرد، نزد مردم گرامی میسازد، ولی در پیشگاه خدا موجب خواری او خواهد شد.[21]
علامه مجلسى، در بحارالانوار، گزارش کرده است: ادقّوا أقلامکم و قاربوا بین سطورکم و احذفوا من فضولکم و اقصدوا قصدَ المعانی! و إیّاکم و الإکثار! فإنَّ أموال المسلمین لا تحتمل الإضرار؛[22] نوک قلمهاى خود را تیز کنید و بین سطرهاى نوشته، زیاد فاصله نیندازید، حرفهاى زیادى را حذف کنید و روى کاغذ نیاورید و به بیان اصل معنى بپردازید و لفّاظى نکنید و از زیاده روى در مصرف بپرهیزید! زیرا، بیت المال مسلمانان، تحمل این گونه ضررها را ندارد.
جايگاه و اهميت كسب و كار حلال
در آيين اسلام، درآمدهاي مشروع و كسب و كار و اموال حلال، جايگاه ويژه اي داشته و قرآن مجيد آن را مايه قوام و هستي شخص و جامعه و مايه زينت و آرامش در زندگي اين دنيا مي خواند؛ آنجا كه مي فرمايد: «ولاتوتواالسفهاء اموالكم التي جعل الله لكم قياما...» و در جاي ديگري مي فرمايد: «المال و البنون زينه الحياه الدنيا...» . قرآن افراد متمكن را كه از طريق مشروع اموالي به دست آورده اند، افراد خوب معرفي مي كند و اساسا داشتن مال و تمكن مادي را نوعي امداد الهي به حساب آورده و عنايت و تفضل معبود را در حق بندگان خدا بيان مي كند.
رسول خدا (ص) مردانگي را در اين دانسته اند كه فرد مسائل و امور مادي اش را بهبود ببخشد و امام صادق (ع) فرموده اند: «شايسته نيست كسي از تلاش مالي و مادي باز ايستد كه در سايه آن مي تواند آبرويش را حفظ كند و قرض هايش را بپردازد و به بستگانش كمك كند.»
با توجه به آيات و رواياتي كه در زمينه كسب و درآمد حلال و مشروع آمده است، مي توان چنين بيان نمود كه مال و ثروت نه تنها خوب است، بلكه هر مسلمان آگاه وظيفه دارد در كسب و تحصيل آن تلاش كند و خود و جامعه اش را در رشد اقتصادي ياري رساند. نظام اقتصادي اسلام هم كه توجه به سعادت انسان را هدف اصلي خود مي داند، استفاده عاقلانه از منابع طبيعي و امكانات خدادادي را در راه نيل به هدف مقدس خويش، مورد تاكيد قرار داده است. الگوي مصرف در اسلام علاوه بر مخالفت با «اسراف» با پديده ناشايست «تجمل گرايي» نيز به عنوان يك بيماري اقتصادي مقابله كرده است.
انسان نيازهايي دارد كه با توجه به امكانات موجود به رفع آنها مي پردازد و براي رسيدن به مقصود خود، در سايه فكر و تدبير، روش هاي متعددي را به كار مي گيرد. از ديدگاه قرآن، انسان موجود نيازمندي است كه خداوند براي رفع نيازهايش زمين را براي او رام كرده و امكانات و منابع آن را در اختيار وي قرار داده تا مصرف كند. قرآن با مطرح كردن مسئله اسراف و بيان مضرات آن و دعوت به اعتدال و ميانه روي در تمام امور زندگي، در حقيقت بهترين الگوي مصرف را براي زندگي سعادتمندانه به آدميان ارائه مي دهد.
قرآن در آيات متعددي به بحث اسراف پرداخته و جنبه هاي مختلف اين امر مذموم را بررسي كرده است. آياتي كه اعلام مي دارد خداوند اسراف و مسرفين را دوست ندارد، بيانگر اين حقيقت است كه اسراف موجب مي شود تا شخص مسرف، با وجود دارا بودن همه فضايل اخلاقي و اعمال صالح، نتواند به مقام محبت و قرب الهي برسد. امام صادق (ع) در اين باره فرمودند:«دعاي چهار گروه مستجاب نمي شود، يكي از آنها كسي است كه مالي داشته باشد و آن را ضايع كند و سپس از خداوند درخواست كند تا به او روزي عنايت كند. خداوند نيز در جواب مي فرمايد: آيا به تو دستور ميانه روي و اعتدال در مصرف نداده بودم؟» امام عسگري (ع) نيز در نامه اي كه براي يكي از شيعيان فرستادند، او را به توانگري بشارت داده و توصيه فرمودند: «بر تو باد به ميانه روي و اعتدال و برحذر باش از اسراف؛ زيرا اين عمل از كارهاي شيطان است.»
اسراف نكردن تنها در خوردن و آشاميدن نيست، بلكه موارد آن بسيار گسترده و همه جانبه است و طبق دستور قرآن اسراف نكردن و اعتدال و ميانه روي در همه امورات زندگي، امري لازم و ضروري است. روزي پيامبر اسلام (ص) از راهي مي گذشت، ناگاه چشم حضرت به يكي از يارانش به نام «سعد» افتاد كه در حال وضو گرفتن بود، ولي آب زيادي مي ريخت. حضرت خطاب به او فرمود: اي سعد! چرا اسراف مي كني؟ سعد عرض كرد: يا رسول الله! در آب وضو نيز اسراف است؟ حضرت فرمود: بله اگر چه از آب جاري استفاده كني!
دوري از اسراف و رعايت اعتدال و ميانه روي حتي شامل كارهاي خير نيز مي شود. قرآن با صراحت تمام به پيامبر (ص) دستور مي دهد: «و لاتجعل يدك مغلوله الي عنقك و لاتبسطها كل البسط فتقعد ملوما محسودا» اين آيه بخشش نامتعادل را مجاز نشمرده و آن را باعث حسرت و گرفتاري بخشنده مي داند و در آيه ديگري پس از بيان نشانه هاي بندگان صالح و شايسته خدا، در مورد حدود احسان و بخشش مي فرمايد: «والذين اذا انفقوا لم يسرفوا و لم يقتروا و كان بين ذلك قواما» در اين آيه نيز زياده روي در احسان را روشي ناپسند بر شمرده است.
نه اسراف، نه خست
قرآن اسراف را نمي پذيرد و در نقطه مقابل آن سختگيري در مخارج زندگي را نيز قبيح و ناپسند مي شمارد و اجازه نمي دهد كه افراد حريص و مال اندوز و تنگ نظر، به بهانه پرهيز از اسراف در دامن خساست و سخت گيري در مصرف بيفتند. امام علي (ع) فرموده است: «هر كه ثروتي دارد، مبادا آن را تباه كند؛ زيرا صرف كردن بي مورد آن ريخت و پاش و اسراف است. اين كار او را در ميان مردم كوته بين بلند آوازه مي كند اما در نزد خدا بي مقدار است. رسول خدا (ص) نيز فرموده است: «نشانه مسرف چهار چيز است: به كارهاي باطل مي نازد، آنچه را فراخور حالش نيست مي خورد، در كارهاي خير بي رغبت است و هر كس را كه به او سودي نرساند، قبول ندارد.»
برخي به غلط گمان كرده اند كه حرام كردن زينت ها و پرهيز از غذاها در روزهاي پاك و حلال نشانه زهد و پارسايي و قرب به خداوند است. قرآن خطاب به آنان مي فرمايد؛ «قل من حرم زينه الله التي اخرج لعباده و الطيبات من الرزق قل هي للذين امنوا في الحياه الدنيا خالصه يوم القيامه ؛ اي پيامبر! بگو زيورهايي را كه خدا براي بندگانش پديد آورده و روزهاي پاكيزه را چه كسي حرام گردانيده؟ بگو: اين نعمت ها در زندگي دنيا براي كساني است كه ايمان آورده اند و روز قيامت نيز خاص آنان مي باشد.»
لزوم رعايت اعتدال در زندگي
در اسلام همان طور كه تجمل گرايي افراطي كه از آن به تجمل پرستي تعبير شده، مردود است؛ محروم كردن خود از زيبايي هاي پاك و حلال مانند لباس زيبا و مناسب و زيبايي هاي طبيعت و... پسنديده نيست؛ زيرا انسان زيبايي پسند است. امام مجتبي(ع) هنگامي كه به نماز برمي خاست، بهترين لباس خود را مي پوشيد. پرسيدند: چرا بهترين لباس خود را مي پوشيد؟ فرمودند: «خداوند زيباست و زيبايي را دوست دارد. از اين رو من لباس زيبا را براي راز و نياز با پروردگارم مي پوشم، همو كه دستور داده زينت خود را به هنگام بيرون رفتن به مساجد برگيريد.»
زندگي اسرافگرانه علاوه بر اينكه روح عاطفي و انساني را از بين مي برد و انسان را از درد و سوز ديگران بي خبر ميسازد، از نظر اقتصادي نيز به شخص مسرف و بلكه به اجتماع آسيب مي رساند؛ چرا كه سرمايه ها را پايان ميبخشد و فرد و جامعه را به نابودي مي كشاند. امام علي(ع) مي فرمايد: «هركس اعتدال و ميانه روي را خوب رعايت نكند، در اثر اسرافگري به نابودي كشيده مي شود.» بنابراين راه نجات و موفقيت در اعتدال است و اين روش باعث ثبات و بلكه پيشرفت مي شود. كسي كه آن را ترك كند، بي تريد گرفتار آفت ها مي شود و سرانجام به هلاكت معنوي از يك سو و تهي دستي از سوي ديگر دچار خواهد شد.
امام علي(ع) در اين باره فرموده اند: «ناديده گرفتن برنامه اعتدال در زندگي باعث فقر و بدبختي مي گردد.» دوري از خداوند و هدايت او، جزء ياران شيطان قرار گرفتن و هلاكت دنيوي و اخروي از جمله كيفرهايي است كه خداوند براي اسرافكاران درنظر گرفته است.
يكي از تدابير مهم اسلام براي تأمين زندگي و جلوگيري از فقر ارائه الگوي صحيح است
امام صادق(ع) فرموده است: «ضمانت مي كنم كسي كه ميانه روي كند، فقير نشود.» رعايت اعتدال در هزينه هاي زندگي به قدري مهم است كه امام علي(ع) درك لذت ايمان واقعي را منوط به آن دانسته و فرموده اند: «انساني كه اين سه خصلت را نداشته باشد، حقيقت ايمان را نخواهد چشيد: ژرف انديشي در علم دين، شكيبايي در حوادث، اندازه گيري نيكو در امر معيشت.» امام كاظم(ع) نيز فرموده اند: «هيچ انساني با ميانه روي نيازمند نمي شود.»
لزوم صرفه جويي و قناعت
صرفه جويي و قناعت در زندگي و هزينه هاي مختلف، مايه آرامش روحي و رواني است و كسي كه آن را سرلوحه زندگي خود قرار مي دهد، از فقر و بدبختي نجات مي يابد و شرافت و عزت اجتماعي و رضايت و خشنودي الهي را به دست مي آورد. اگر قرآن به مومنين صالح وعده خوشبختي وحيات طيبه داده است، طبق فرمايش امام علي(ع) مراد از آن قناعت در زندگي است. رسول خدا(ص) بهترين فرد از امت اسلامي را كسي مي داند كه صرفه جويي پيشه كرده و به روزي حلال قانع باشد و بدترين فرد از امت اسلامي را كسي دانسته كه حريص دنيا باشد.
طبيعت انسان بر آمال و آرزوها سرشته شده است، اگر انسان بدون تربيت نفس پيش رود و دسترسي به مربي آگاه پيدا نكند، در چنين حالتي در آرزوهاي مادي و شهوي باقي مي ماند و هرگز به كمالات انساني نمي رسد. اما اگر از تعاليم آسماني بهره برده و بر نفس خود چيره شود و رسيدن به دنيا و اهل آن را هدف قرار ندهد، به سعادت دنيوي و اخروي خواهد رسيد. راه عملي قناعت و اجتناب از اسراف، باور كردن حساب و بازدهي اعمال در روز رستاخيز و همسويي با نيكان و دوري از اهل دنياست. امام باقر(ع) فرمودند: «با دوري از حرص و طمع به ميدان قناعت وارد شو.» امام علي(ع) نيز فرموده اند: «هيچ گاه قناعت پيش نيايد جز آنكه حرص و طمع از ميان برود.»
الگوهاي فكري وحركتي نبايد اهل دنيا باشند وگرنه انسان را به دنبال خود مي كشانند كه در آن صورت هر چه فرد تلاش كند، به جايي نمي رسد. فرهنگ صحيح مصرف را علاوه بر اينكه از آياتي كه در مورد اسراف و زيان هاي آن صحبت مي كند، مي توان به دست آورد، از مكتب اهل بيت(ع) نيز مي توان دريافت. امام سجاد(ع) در اين خصوص فرموده اند: پروردگارا! بر محمد و آلش درود فرست و پرده اي بين من و اسراف حايل كن و با درپيش گرفتن انفاق و ميانه روي به زندگي من قوام بخش و راه هاي صحيح مصرف و اندازه گيري در معيشت را به من تعليم فرما و به لطف خود مرا از ارتكاب تبذير بركنار دار!» با توجه به اين فرمايش امام سجاد(ع) تمتع و انتفاع از مواهب الهي، قناعت و پرهيز از اسراف و تبذير سه اصل اساسي است كه اسلام به عنوان الگوي صحيح مصرف ارائه مي دهد.
نتیجه گیری
توجه به اعتدال و صرفه جويي در هزينه هاي زندگي مايه بقا و توانايي مالي در زندگي و حافظ مناعت و شخصيت انساني آدمي است. درآمد زندگي همچون چشمه آبي است كه در بستر رود به جريان مي افتد كه اگر مهار نشود، هر اندازه كه متراكم و انبوه هم باشد، يا به هدر مي رود يا به دريا مي ريزد؛ اما اگر در جاي مناسبي سد شود و با دقت و محاسبه مقدار ورودي آن معين و بر همين اساس راه هاي خروجي آن اندازه گيري شود، نه تنها از هدر رفتن آن جلوگيري مي شود بلكه با برنامه ريزي صحيح مي توان از آن در جهات مختلف به صورت بهينه استفاده كرد.
اندازه گيري در مخارج نسبت به درآمد براساس ضرورت ها و پس انداز مقداري از مازاد مصرف، بنيان خانواده را تا حد زيادي در مقابله با خطرات محافظت خواهد نمود. اسراف بر هم زننده تعادل و موازنه بين دخل و خرج و نيز نابودكننده توانايي مالي زندگي و ضايع سازي ثروت و امكانات حيات است و حال آنكه قناعت عامل عزت، بي نيازي، خودكفايي، آرامش روحي و رضايت ابدي است.» خوشا به حال كسي كه به ياد رستاخيز بوده و با عمل نيك، خود را براي محاسبه آماده مي سازد، و به آنچه خداوند روزي مي دهد قناعت نموده، از خدا راضي مي باشد.» از همين روست كه رسول خدا(ص) فرمودند: «بر شما باد به صرفه جويي زيرا آن گنجي است تمام نشدني!»
اصلاح الگوی مصرف و شعری از سعدی(علیه الرحمه)
قناعت توانگر کند مرد را
خبر کن حريص جهانگرد را
قناعت کن اي نفس بر اندکي
که سلطان و درويش بيني يکي
چو سيراب خواهي شدن ز آب جوي
چرا ريزي از بهر برف آبروي
منابع :
قرآن
[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذا الرابط]
________________________________________
[1] كلوا و اشربوا ولا تسرفوا انه لایحب المسرفین (سوره اعراف، آیه 29).
[2] كلوا من ثمره اذا اثمر و اتوا حقه یوم حصاده ولا تسرفوا انه لایحب المسرفین (سوره انعام، آیه 141).
[3] كذلك یضل الله من هو مسرف مرتاب (سوره غافر، آیه 34).
[4] و ان المسرفین هم اصحاب النار (سوره غافر، آیه 43).
[5] و كذلك نجزی من اسرف و لم یؤمن بآیات ربه و لعذاب الاخره اشد و ابقی (سوره طه، آیه 126).
[6] . ولا تبذر تبذیراً ان المبذرین كانوا اخوان الشیاطین و كان الشیطان لربه كفوراً (سوره بنی اسرائیل، آیه 27).
[7] ان القصد امر یحبه الله عزّوجلّ و ان السرف یبغضه الله عزّوجلّ حتی طرحك النواه فانها تصلح لشیء و حتی صبك فضل شرابك (مستدرك الوسائل، باب النكاح، ابواب النفقات ، باب 25، ص 257، ج15).
[8] . اتق الله ولا تسرف ولا تقتر و كن بین ذلك قواماً ان الاسراف من التبذیر قال الله تعالی ولا تبذر، ان الله لایعذب علی القصد (مستدرك الوسائل، باب النكاح).
[9] . ان الله اذا اراد بعبد خیراً الهمه الاقتصاد و حسن التدبیر و جنبه سوء التدبیر و الاسراف (دررالكلم - مستدرك الوسائل، باب النكاح).
[10] مستدرك الوسائل، باب النكاح، ابواب النفقات، باب 22.
[11] مستدرك الوسائل، باب النكاح ،ابواب النفقات، باب 27.
[12] . انما السرف ان تجعل ثوب صونك و ثوب بذلتك (مستدرك الوسائل، باب النكاح، ابواب النفقات، باب 22).
[13] ضمنت لمن اقتصدان لایفتقر (مستدرك الوسائل، باب النكاح ، ابواب النفقات، باب 25، ص259).
[14] . و سئل عن قوله ـ صلّی الله علیه و آله ـ فلنحیینه حیوه طیبه فقال هی القناعه (سفینه البحار، ج2، ص452)
[15] عن الصادق ـ علیه السّلام ـ انه نظر الی فاكهه قدرمت من داره لم یستقص اكلها فغضب فقال ما هذا ان كنتم شبعتم فان كثیراً من الناس لم یشبعوا فاطعموه من یحتاج الیه. (مستدرك الوسائل، كتاب الاطعمه و الاشربه، باب 61، ص94).
[16] عن الحسین بن علی ـ علیهما السّلام ـ انه دخل المستراح فوجد لقمه ملقاه فدفعها الی غلام له و قال یا غلام اذكرنی بهذه اللقمه اذا خرجت فاكلها الغلام فلما خرج الحسین بن علی قال یا غلام اللقمه قال اكلتها یا مولای قال انت حرلوجه الله فقال رجل اعتقته قال نعم سمعت رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ یقول من وجد لقمه ملقاه فمسح او غسل منهائم اكلها لم تستقر فی جوفه الا اعتقه الله من النار و لم اكن لاستعبد رجلاً اعتقه الله من النار.(وسائل الشیعه، كتاب الطهاره، باب 39).
[17] مستدرك الوسائل، باب النكاح، ابواب النفقات، باب 26.
[18] و یؤثرون علی انفسهم و لو كان بهم خصاصه و من یوق شح نفسه فاولئك هم المفلحون (سوره حشر، آیه 9).
[19] ای الصدقه افضل فقال ـ علیه السّلام ـ جهد المقل (كافی، ج4، ص18، باب الایثار).
[20] لاخیر فی السرف ولا سرف فی الخیر (سفینه البحار، ج1، ص616).
[21] نهجالبلاغه، خطبه 126؛ الا و انّ اعطاء المال فی غیر حقه تبذیرٌ و اسراف و هو یرفع صاحبه فی الدنیا و یضعه فی الاخره و یکرمه فی الناس و یهینه عندالله.
[22] بحارالانوار، ج41، ص105
بلای اسراف و تبذیر
بدون شک نعمتهای موجود در کره زمین برای ساکنان آن کافی است اما به شرط اینکه بیهوده به هدر نرود وگرنه این نعمتها آنقدر زیاد و نامحدود نیست که آسیبپذیر نباشد؛ و اگر عادلانه مصرف نشود کار مسرفانه منطقهای باعث محرومیت منطقه دیگر خواهد شد و اسراف و تبذیر نسلی، نسل بعد را از نعمتهای الهی محروم خواهد ساخت.
تفاوت معنوی اسراف و تبذیر
تفاوت معنوی این دو لفظ با توجه به معنی لغوی آنها روشن میشود، اگر به جای لباس بیست هزار تومانی لباس دویست هزار تومانی بپوشیم، اسراف است (اسراف در کیفیت) و اگر به جای مصرف یک لیتر آب دو لیتر مصرف کنیم باز اسراف است (در کمیت) و اگر برای دو نفر مهمان غذای ده نفر آماده کنیم و اضافه آن ضایع شود، تبذیر است.
گاهی هم کلمه اسراف و تبذیر به یک معنی به کار میرود و گاهی برای تأکید پشت سر هم قرار میگیرند. امیرمؤمنان علی(ع) میفرماید: آگاه باشید بخشش مال در غیر مورد استحقاق تبذیر و اسراف است و این عمل صاحبش را در دنیا بالا میبرد ولی در آخرت او را حقیر خواهد کرد، نزد مردم گرامی میسازد، ولی در پیشگاه خدا موجب خواری او خواهد شد.[21]
علامه مجلسى، در بحارالانوار، گزارش کرده است: ادقّوا أقلامکم و قاربوا بین سطورکم و احذفوا من فضولکم و اقصدوا قصدَ المعانی! و إیّاکم و الإکثار! فإنَّ أموال المسلمین لا تحتمل الإضرار؛[22] نوک قلمهاى خود را تیز کنید و بین سطرهاى نوشته، زیاد فاصله نیندازید، حرفهاى زیادى را حذف کنید و روى کاغذ نیاورید و به بیان اصل معنى بپردازید و لفّاظى نکنید و از زیاده روى در مصرف بپرهیزید! زیرا، بیت المال مسلمانان، تحمل این گونه ضررها را ندارد.
جايگاه و اهميت كسب و كار حلال
در آيين اسلام، درآمدهاي مشروع و كسب و كار و اموال حلال، جايگاه ويژه اي داشته و قرآن مجيد آن را مايه قوام و هستي شخص و جامعه و مايه زينت و آرامش در زندگي اين دنيا مي خواند؛ آنجا كه مي فرمايد: «ولاتوتواالسفهاء اموالكم التي جعل الله لكم قياما...» و در جاي ديگري مي فرمايد: «المال و البنون زينه الحياه الدنيا...» . قرآن افراد متمكن را كه از طريق مشروع اموالي به دست آورده اند، افراد خوب معرفي مي كند و اساسا داشتن مال و تمكن مادي را نوعي امداد الهي به حساب آورده و عنايت و تفضل معبود را در حق بندگان خدا بيان مي كند.
رسول خدا (ص) مردانگي را در اين دانسته اند كه فرد مسائل و امور مادي اش را بهبود ببخشد و امام صادق (ع) فرموده اند: «شايسته نيست كسي از تلاش مالي و مادي باز ايستد كه در سايه آن مي تواند آبرويش را حفظ كند و قرض هايش را بپردازد و به بستگانش كمك كند.»
با توجه به آيات و رواياتي كه در زمينه كسب و درآمد حلال و مشروع آمده است، مي توان چنين بيان نمود كه مال و ثروت نه تنها خوب است، بلكه هر مسلمان آگاه وظيفه دارد در كسب و تحصيل آن تلاش كند و خود و جامعه اش را در رشد اقتصادي ياري رساند. نظام اقتصادي اسلام هم كه توجه به سعادت انسان را هدف اصلي خود مي داند، استفاده عاقلانه از منابع طبيعي و امكانات خدادادي را در راه نيل به هدف مقدس خويش، مورد تاكيد قرار داده است. الگوي مصرف در اسلام علاوه بر مخالفت با «اسراف» با پديده ناشايست «تجمل گرايي» نيز به عنوان يك بيماري اقتصادي مقابله كرده است.
انسان نيازهايي دارد كه با توجه به امكانات موجود به رفع آنها مي پردازد و براي رسيدن به مقصود خود، در سايه فكر و تدبير، روش هاي متعددي را به كار مي گيرد. از ديدگاه قرآن، انسان موجود نيازمندي است كه خداوند براي رفع نيازهايش زمين را براي او رام كرده و امكانات و منابع آن را در اختيار وي قرار داده تا مصرف كند. قرآن با مطرح كردن مسئله اسراف و بيان مضرات آن و دعوت به اعتدال و ميانه روي در تمام امور زندگي، در حقيقت بهترين الگوي مصرف را براي زندگي سعادتمندانه به آدميان ارائه مي دهد.
قرآن در آيات متعددي به بحث اسراف پرداخته و جنبه هاي مختلف اين امر مذموم را بررسي كرده است. آياتي كه اعلام مي دارد خداوند اسراف و مسرفين را دوست ندارد، بيانگر اين حقيقت است كه اسراف موجب مي شود تا شخص مسرف، با وجود دارا بودن همه فضايل اخلاقي و اعمال صالح، نتواند به مقام محبت و قرب الهي برسد. امام صادق (ع) در اين باره فرمودند:«دعاي چهار گروه مستجاب نمي شود، يكي از آنها كسي است كه مالي داشته باشد و آن را ضايع كند و سپس از خداوند درخواست كند تا به او روزي عنايت كند. خداوند نيز در جواب مي فرمايد: آيا به تو دستور ميانه روي و اعتدال در مصرف نداده بودم؟» امام عسگري (ع) نيز در نامه اي كه براي يكي از شيعيان فرستادند، او را به توانگري بشارت داده و توصيه فرمودند: «بر تو باد به ميانه روي و اعتدال و برحذر باش از اسراف؛ زيرا اين عمل از كارهاي شيطان است.»
اسراف نكردن تنها در خوردن و آشاميدن نيست، بلكه موارد آن بسيار گسترده و همه جانبه است و طبق دستور قرآن اسراف نكردن و اعتدال و ميانه روي در همه امورات زندگي، امري لازم و ضروري است. روزي پيامبر اسلام (ص) از راهي مي گذشت، ناگاه چشم حضرت به يكي از يارانش به نام «سعد» افتاد كه در حال وضو گرفتن بود، ولي آب زيادي مي ريخت. حضرت خطاب به او فرمود: اي سعد! چرا اسراف مي كني؟ سعد عرض كرد: يا رسول الله! در آب وضو نيز اسراف است؟ حضرت فرمود: بله اگر چه از آب جاري استفاده كني!
دوري از اسراف و رعايت اعتدال و ميانه روي حتي شامل كارهاي خير نيز مي شود. قرآن با صراحت تمام به پيامبر (ص) دستور مي دهد: «و لاتجعل يدك مغلوله الي عنقك و لاتبسطها كل البسط فتقعد ملوما محسودا» اين آيه بخشش نامتعادل را مجاز نشمرده و آن را باعث حسرت و گرفتاري بخشنده مي داند و در آيه ديگري پس از بيان نشانه هاي بندگان صالح و شايسته خدا، در مورد حدود احسان و بخشش مي فرمايد: «والذين اذا انفقوا لم يسرفوا و لم يقتروا و كان بين ذلك قواما» در اين آيه نيز زياده روي در احسان را روشي ناپسند بر شمرده است.
نه اسراف، نه خست
قرآن اسراف را نمي پذيرد و در نقطه مقابل آن سختگيري در مخارج زندگي را نيز قبيح و ناپسند مي شمارد و اجازه نمي دهد كه افراد حريص و مال اندوز و تنگ نظر، به بهانه پرهيز از اسراف در دامن خساست و سخت گيري در مصرف بيفتند. امام علي (ع) فرموده است: «هر كه ثروتي دارد، مبادا آن را تباه كند؛ زيرا صرف كردن بي مورد آن ريخت و پاش و اسراف است. اين كار او را در ميان مردم كوته بين بلند آوازه مي كند اما در نزد خدا بي مقدار است. رسول خدا (ص) نيز فرموده است: «نشانه مسرف چهار چيز است: به كارهاي باطل مي نازد، آنچه را فراخور حالش نيست مي خورد، در كارهاي خير بي رغبت است و هر كس را كه به او سودي نرساند، قبول ندارد.»
برخي به غلط گمان كرده اند كه حرام كردن زينت ها و پرهيز از غذاها در روزهاي پاك و حلال نشانه زهد و پارسايي و قرب به خداوند است. قرآن خطاب به آنان مي فرمايد؛ «قل من حرم زينه الله التي اخرج لعباده و الطيبات من الرزق قل هي للذين امنوا في الحياه الدنيا خالصه يوم القيامه ؛ اي پيامبر! بگو زيورهايي را كه خدا براي بندگانش پديد آورده و روزهاي پاكيزه را چه كسي حرام گردانيده؟ بگو: اين نعمت ها در زندگي دنيا براي كساني است كه ايمان آورده اند و روز قيامت نيز خاص آنان مي باشد.»
لزوم رعايت اعتدال در زندگي
در اسلام همان طور كه تجمل گرايي افراطي كه از آن به تجمل پرستي تعبير شده، مردود است؛ محروم كردن خود از زيبايي هاي پاك و حلال مانند لباس زيبا و مناسب و زيبايي هاي طبيعت و... پسنديده نيست؛ زيرا انسان زيبايي پسند است. امام مجتبي(ع) هنگامي كه به نماز برمي خاست، بهترين لباس خود را مي پوشيد. پرسيدند: چرا بهترين لباس خود را مي پوشيد؟ فرمودند: «خداوند زيباست و زيبايي را دوست دارد. از اين رو من لباس زيبا را براي راز و نياز با پروردگارم مي پوشم، همو كه دستور داده زينت خود را به هنگام بيرون رفتن به مساجد برگيريد.»
زندگي اسرافگرانه علاوه بر اينكه روح عاطفي و انساني را از بين مي برد و انسان را از درد و سوز ديگران بي خبر ميسازد، از نظر اقتصادي نيز به شخص مسرف و بلكه به اجتماع آسيب مي رساند؛ چرا كه سرمايه ها را پايان ميبخشد و فرد و جامعه را به نابودي مي كشاند. امام علي(ع) مي فرمايد: «هركس اعتدال و ميانه روي را خوب رعايت نكند، در اثر اسرافگري به نابودي كشيده مي شود.» بنابراين راه نجات و موفقيت در اعتدال است و اين روش باعث ثبات و بلكه پيشرفت مي شود. كسي كه آن را ترك كند، بي تريد گرفتار آفت ها مي شود و سرانجام به هلاكت معنوي از يك سو و تهي دستي از سوي ديگر دچار خواهد شد.
امام علي(ع) در اين باره فرموده اند: «ناديده گرفتن برنامه اعتدال در زندگي باعث فقر و بدبختي مي گردد.» دوري از خداوند و هدايت او، جزء ياران شيطان قرار گرفتن و هلاكت دنيوي و اخروي از جمله كيفرهايي است كه خداوند براي اسرافكاران درنظر گرفته است.
يكي از تدابير مهم اسلام براي تأمين زندگي و جلوگيري از فقر ارائه الگوي صحيح است
امام صادق(ع) فرموده است: «ضمانت مي كنم كسي كه ميانه روي كند، فقير نشود.» رعايت اعتدال در هزينه هاي زندگي به قدري مهم است كه امام علي(ع) درك لذت ايمان واقعي را منوط به آن دانسته و فرموده اند: «انساني كه اين سه خصلت را نداشته باشد، حقيقت ايمان را نخواهد چشيد: ژرف انديشي در علم دين، شكيبايي در حوادث، اندازه گيري نيكو در امر معيشت.» امام كاظم(ع) نيز فرموده اند: «هيچ انساني با ميانه روي نيازمند نمي شود.»
لزوم صرفه جويي و قناعت
صرفه جويي و قناعت در زندگي و هزينه هاي مختلف، مايه آرامش روحي و رواني است و كسي كه آن را سرلوحه زندگي خود قرار مي دهد، از فقر و بدبختي نجات مي يابد و شرافت و عزت اجتماعي و رضايت و خشنودي الهي را به دست مي آورد. اگر قرآن به مومنين صالح وعده خوشبختي وحيات طيبه داده است، طبق فرمايش امام علي(ع) مراد از آن قناعت در زندگي است. رسول خدا(ص) بهترين فرد از امت اسلامي را كسي مي داند كه صرفه جويي پيشه كرده و به روزي حلال قانع باشد و بدترين فرد از امت اسلامي را كسي دانسته كه حريص دنيا باشد.
طبيعت انسان بر آمال و آرزوها سرشته شده است، اگر انسان بدون تربيت نفس پيش رود و دسترسي به مربي آگاه پيدا نكند، در چنين حالتي در آرزوهاي مادي و شهوي باقي مي ماند و هرگز به كمالات انساني نمي رسد. اما اگر از تعاليم آسماني بهره برده و بر نفس خود چيره شود و رسيدن به دنيا و اهل آن را هدف قرار ندهد، به سعادت دنيوي و اخروي خواهد رسيد. راه عملي قناعت و اجتناب از اسراف، باور كردن حساب و بازدهي اعمال در روز رستاخيز و همسويي با نيكان و دوري از اهل دنياست. امام باقر(ع) فرمودند: «با دوري از حرص و طمع به ميدان قناعت وارد شو.» امام علي(ع) نيز فرموده اند: «هيچ گاه قناعت پيش نيايد جز آنكه حرص و طمع از ميان برود.»
الگوهاي فكري وحركتي نبايد اهل دنيا باشند وگرنه انسان را به دنبال خود مي كشانند كه در آن صورت هر چه فرد تلاش كند، به جايي نمي رسد. فرهنگ صحيح مصرف را علاوه بر اينكه از آياتي كه در مورد اسراف و زيان هاي آن صحبت مي كند، مي توان به دست آورد، از مكتب اهل بيت(ع) نيز مي توان دريافت. امام سجاد(ع) در اين خصوص فرموده اند: پروردگارا! بر محمد و آلش درود فرست و پرده اي بين من و اسراف حايل كن و با درپيش گرفتن انفاق و ميانه روي به زندگي من قوام بخش و راه هاي صحيح مصرف و اندازه گيري در معيشت را به من تعليم فرما و به لطف خود مرا از ارتكاب تبذير بركنار دار!» با توجه به اين فرمايش امام سجاد(ع) تمتع و انتفاع از مواهب الهي، قناعت و پرهيز از اسراف و تبذير سه اصل اساسي است كه اسلام به عنوان الگوي صحيح مصرف ارائه مي دهد.
نتیجه گیری
توجه به اعتدال و صرفه جويي در هزينه هاي زندگي مايه بقا و توانايي مالي در زندگي و حافظ مناعت و شخصيت انساني آدمي است. درآمد زندگي همچون چشمه آبي است كه در بستر رود به جريان مي افتد كه اگر مهار نشود، هر اندازه كه متراكم و انبوه هم باشد، يا به هدر مي رود يا به دريا مي ريزد؛ اما اگر در جاي مناسبي سد شود و با دقت و محاسبه مقدار ورودي آن معين و بر همين اساس راه هاي خروجي آن اندازه گيري شود، نه تنها از هدر رفتن آن جلوگيري مي شود بلكه با برنامه ريزي صحيح مي توان از آن در جهات مختلف به صورت بهينه استفاده كرد.
اندازه گيري در مخارج نسبت به درآمد براساس ضرورت ها و پس انداز مقداري از مازاد مصرف، بنيان خانواده را تا حد زيادي در مقابله با خطرات محافظت خواهد نمود. اسراف بر هم زننده تعادل و موازنه بين دخل و خرج و نيز نابودكننده توانايي مالي زندگي و ضايع سازي ثروت و امكانات حيات است و حال آنكه قناعت عامل عزت، بي نيازي، خودكفايي، آرامش روحي و رضايت ابدي است.» خوشا به حال كسي كه به ياد رستاخيز بوده و با عمل نيك، خود را براي محاسبه آماده مي سازد، و به آنچه خداوند روزي مي دهد قناعت نموده، از خدا راضي مي باشد.» از همين روست كه رسول خدا(ص) فرمودند: «بر شما باد به صرفه جويي زيرا آن گنجي است تمام نشدني!»
اصلاح الگوی مصرف و شعری از سعدی(علیه الرحمه)
قناعت توانگر کند مرد را
خبر کن حريص جهانگرد را
قناعت کن اي نفس بر اندکي
که سلطان و درويش بيني يکي
چو سيراب خواهي شدن ز آب جوي
چرا ريزي از بهر برف آبروي
منابع :
قرآن
[ندعوك للتسجيل في المنتدى أو التعريف بنفسك لمعاينة هذا الرابط]
________________________________________
[1] كلوا و اشربوا ولا تسرفوا انه لایحب المسرفین (سوره اعراف، آیه 29).
[2] كلوا من ثمره اذا اثمر و اتوا حقه یوم حصاده ولا تسرفوا انه لایحب المسرفین (سوره انعام، آیه 141).
[3] كذلك یضل الله من هو مسرف مرتاب (سوره غافر، آیه 34).
[4] و ان المسرفین هم اصحاب النار (سوره غافر، آیه 43).
[5] و كذلك نجزی من اسرف و لم یؤمن بآیات ربه و لعذاب الاخره اشد و ابقی (سوره طه، آیه 126).
[6] . ولا تبذر تبذیراً ان المبذرین كانوا اخوان الشیاطین و كان الشیطان لربه كفوراً (سوره بنی اسرائیل، آیه 27).
[7] ان القصد امر یحبه الله عزّوجلّ و ان السرف یبغضه الله عزّوجلّ حتی طرحك النواه فانها تصلح لشیء و حتی صبك فضل شرابك (مستدرك الوسائل، باب النكاح، ابواب النفقات ، باب 25، ص 257، ج15).
[8] . اتق الله ولا تسرف ولا تقتر و كن بین ذلك قواماً ان الاسراف من التبذیر قال الله تعالی ولا تبذر، ان الله لایعذب علی القصد (مستدرك الوسائل، باب النكاح).
[9] . ان الله اذا اراد بعبد خیراً الهمه الاقتصاد و حسن التدبیر و جنبه سوء التدبیر و الاسراف (دررالكلم - مستدرك الوسائل، باب النكاح).
[10] مستدرك الوسائل، باب النكاح، ابواب النفقات، باب 22.
[11] مستدرك الوسائل، باب النكاح ،ابواب النفقات، باب 27.
[12] . انما السرف ان تجعل ثوب صونك و ثوب بذلتك (مستدرك الوسائل، باب النكاح، ابواب النفقات، باب 22).
[13] ضمنت لمن اقتصدان لایفتقر (مستدرك الوسائل، باب النكاح ، ابواب النفقات، باب 25، ص259).
[14] . و سئل عن قوله ـ صلّی الله علیه و آله ـ فلنحیینه حیوه طیبه فقال هی القناعه (سفینه البحار، ج2، ص452)
[15] عن الصادق ـ علیه السّلام ـ انه نظر الی فاكهه قدرمت من داره لم یستقص اكلها فغضب فقال ما هذا ان كنتم شبعتم فان كثیراً من الناس لم یشبعوا فاطعموه من یحتاج الیه. (مستدرك الوسائل، كتاب الاطعمه و الاشربه، باب 61، ص94).
[16] عن الحسین بن علی ـ علیهما السّلام ـ انه دخل المستراح فوجد لقمه ملقاه فدفعها الی غلام له و قال یا غلام اذكرنی بهذه اللقمه اذا خرجت فاكلها الغلام فلما خرج الحسین بن علی قال یا غلام اللقمه قال اكلتها یا مولای قال انت حرلوجه الله فقال رجل اعتقته قال نعم سمعت رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ یقول من وجد لقمه ملقاه فمسح او غسل منهائم اكلها لم تستقر فی جوفه الا اعتقه الله من النار و لم اكن لاستعبد رجلاً اعتقه الله من النار.(وسائل الشیعه، كتاب الطهاره، باب 39).
[17] مستدرك الوسائل، باب النكاح، ابواب النفقات، باب 26.
[18] و یؤثرون علی انفسهم و لو كان بهم خصاصه و من یوق شح نفسه فاولئك هم المفلحون (سوره حشر، آیه 9).
[19] ای الصدقه افضل فقال ـ علیه السّلام ـ جهد المقل (كافی، ج4، ص18، باب الایثار).
[20] لاخیر فی السرف ولا سرف فی الخیر (سفینه البحار، ج1، ص616).
[21] نهجالبلاغه، خطبه 126؛ الا و انّ اعطاء المال فی غیر حقه تبذیرٌ و اسراف و هو یرفع صاحبه فی الدنیا و یضعه فی الاخره و یکرمه فی الناس و یهینه عندالله.
[22] بحارالانوار، ج41، ص105
نجمه- Admin
- تعداد پستها : 96
تاريخ التسجيل : 2010-03-02
مواضيع مماثلة
» مواعظ اخلاقی اهل بیت علیهم السلام
» استخاره با قران
» آموزش تصویری قران کریم
» حمایت از منافق در روزنامه های اصلاح طلب
» آخرين بر گشت على عليه السلام به دنيا و كشته شدن شيطان
» استخاره با قران
» آموزش تصویری قران کریم
» حمایت از منافق در روزنامه های اصلاح طلب
» آخرين بر گشت على عليه السلام به دنيا و كشته شدن شيطان
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد